ماه صفرتمام شدوهرسال ازترس این ماه سنگین صدقه میدادیم که

ماه صفرتمام شدوهرسال ازترس این ماه سنگین صدقه میدادیم که مبادابلایی دراین ماه دامن عزیزانمان رابگیردوبه قول مادربرای رفع بلاازسریوسف زهرابایدصدقه های بزرگ دادوامسال مادربزرگترین صدقه ی خودرابرای آرامش قلب مولایش پرداخت،روزاول صفر،تورا،عزیزجانش راصدقه دادمحمدم،بین دست نوشته هایت بسیارمینوشتی شرمنده ام که ازغم مادرنمرده ام،حالاجانت رابرای آرامش دل مادرسادات دادی،لبخندمادرسادات گوارای وجودت عزیزم،شش ماه است که رفته ای،شش ماه است که واژه ی برادرسخت با دلم بازی میکند،شش ماه است که خنده های زیبایت راتصورمیکنم،شش ماه است که تک تک خاطراتمان رامرورمیکنم،شش ماه است که پروازکردی،
راستی بامعرفت چطورراضی شدی به تنهایی ام؟؟؟

*ممنونم که دست حسینی ات راازقلب خواهربرنمیداری*
دیدگاه ها (۱)

♡شوخ طبعی_شیک پوشی محمدرضا♡شب اول قبر با خانواده و دوستان مح...

♡اخلاص محمدرضا♡محمد یک صفت خیلی بارز داشت و آن این بود که خی...

قلم برای نوشتن ، بهانه میخواهدبهانه ای و تبی عاشقانه میخواهد...

*محمدرضا*باوجود همه بگو بخنداش و شوخی کردناش و شیطنتاش،درکنا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط