آنچه درون مرا میکاود و میخورد

آنچه درون مرا می‌کاود و می‌خورد،
هنوز هم گفته نشده.
اگر من می‌توانستم آنچه را که درون مرا می‌سوزاند بیان کنم،
آن‌وقت شاعر می‌شدم،
نویسنده، نقاش و هنرمند بودم
و حال نیستم.


چشم هایش
#بزرگ_علوی
دیدگاه ها (۱)

نهال سرکش و گل بی وفا و لاله دورودر این چمن به چه امید آشیان...

از فغانم صبحِ محشر جَست از خواب و هنوزبختِ خواب‌آلوده‌ام مژگ...

آه ای زندگی منم که هنوزبا همه پوچی از تو لبریزمنه به فکرم که...

زیباترین لبخند جهان را داشت آن شب کنارم خوابیده بود بیدار شد...

هیچ وقت یادم نمیره که چقدر درد کشیدیم چقدر غم خوردم چقدر نگا...

از تو می گویم غزل با این دل شیدایی امشاعر چشم فریبا ، خالق ز...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط