آمده بود بیمارستان
آمده بود بیمارستان
کپسول اڪسیژن مے خواست
برای مادرش
سرباز را صدا زدم ،ڪپسول را ببرد
نگذاشت!
هرچہ گفتم: امیر ، اجازه بفرمایید
قبول نڪرد
اجازه نداد
خودش برداشت
گفت: نہ خودم میبرم
برای مادرمہ
#صیاد_دلها
کپسول اڪسیژن مے خواست
برای مادرش
سرباز را صدا زدم ،ڪپسول را ببرد
نگذاشت!
هرچہ گفتم: امیر ، اجازه بفرمایید
قبول نڪرد
اجازه نداد
خودش برداشت
گفت: نہ خودم میبرم
برای مادرمہ
#صیاد_دلها
۱.۶k
۲۰ شهریور ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.