عشق مافیایی من پارت ششم
بچه ها با اینکه شرطا هنوز نرسیده بود ولی گذاشتم همه تو کامنتا بگین ادمین دل رحم😌😂
۴ ساعت بعد ویو هیونا)
آه اینجا کجاست وای من باز زیادی گوه خوردم اوف اوف هیونا باز اون دهن گشاده تو نبستی
وای صورتم درد میکنه یعنی صورتم داغون شده....نه بابا برم پایین ببینم خونه چجوریه
هیونا از اتاق بیرون رفت توی پذیرایی خدمه هارو دیدم ...که داخل آشپز خونه بودن واییی چقدر خونه قشنگیه ...دکوراش حرف ندارن تم مشکی و سفیدی داشت
دیواراش و لوازماش حرف نداشتن داشتم راه میرفتم که یکی از خدمتکارا اومد سمتم
خدمه: ببخشید خانم کاری داشتید اومدید پایین
هیونا: سلام ا....راستش ......تهیونگ کجاست
خدمه: رفته بیرون کار داشتن گفتن تا شب برمیگردن هیونا: آها میشه برم خونه که چه عرض کنم قصر رو بگردم ( خنده)
خدمه: البته بفرمایید
رفتم کل خونه رو گشتم تا رسید به یه اتاقی فکر کنم اتاق تهیونگه آخه با بقیه اتاق ها متفاوت بود ....اوههه چقدر اتاقش خوشگله چقدر کلاسیکه
تم مشکی داره واییی.....رفتم جلو تر کمد لباساشو باز کردم (همون اتاق لباسا) وایییییی این مرتیکه
بیشتر از من لباس داره منم میخواممممم..رفتم جلوتر پیش میزش،( همون میز آرایشی😂) اوفف چه عطرایی داره عه همون عطره که زده بود چقدر عطرش خوبه لالالالا هههههههه داشتم نگاه میکردم که یه دفعه صدا تهیونگ رو پشت سرم شنیدم
نویسنده: نیایش😁
شرط: ۱۷ لایک ۱۵ کامنت
🤝🙂
۴ ساعت بعد ویو هیونا)
آه اینجا کجاست وای من باز زیادی گوه خوردم اوف اوف هیونا باز اون دهن گشاده تو نبستی
وای صورتم درد میکنه یعنی صورتم داغون شده....نه بابا برم پایین ببینم خونه چجوریه
هیونا از اتاق بیرون رفت توی پذیرایی خدمه هارو دیدم ...که داخل آشپز خونه بودن واییی چقدر خونه قشنگیه ...دکوراش حرف ندارن تم مشکی و سفیدی داشت
دیواراش و لوازماش حرف نداشتن داشتم راه میرفتم که یکی از خدمتکارا اومد سمتم
خدمه: ببخشید خانم کاری داشتید اومدید پایین
هیونا: سلام ا....راستش ......تهیونگ کجاست
خدمه: رفته بیرون کار داشتن گفتن تا شب برمیگردن هیونا: آها میشه برم خونه که چه عرض کنم قصر رو بگردم ( خنده)
خدمه: البته بفرمایید
رفتم کل خونه رو گشتم تا رسید به یه اتاقی فکر کنم اتاق تهیونگه آخه با بقیه اتاق ها متفاوت بود ....اوههه چقدر اتاقش خوشگله چقدر کلاسیکه
تم مشکی داره واییی.....رفتم جلو تر کمد لباساشو باز کردم (همون اتاق لباسا) وایییییی این مرتیکه
بیشتر از من لباس داره منم میخواممممم..رفتم جلوتر پیش میزش،( همون میز آرایشی😂) اوفف چه عطرایی داره عه همون عطره که زده بود چقدر عطرش خوبه لالالالا هههههههه داشتم نگاه میکردم که یه دفعه صدا تهیونگ رو پشت سرم شنیدم
نویسنده: نیایش😁
شرط: ۱۷ لایک ۱۵ کامنت
🤝🙂
- ۲.۰k
- ۲۱ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۹)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط