مولاناعلی

مولاناعلی

بس فیوضات نجف خرد و کلان نشناسد

فُقـــــها و عُــــرفا کاسه به دست می آیند
دیدگاه ها (۳)

من مست میِ لّم یّزلیم ،چه کنم؟من سوخته جانِ اَزَلیَم ،چه کنم...

گر سرم را جدا سازی/پیکرم را بسوزانی/گر که به دارم بزنی/یا که...

یا #ابوتراااب خاکی  پشیز   بوده،  شما  قالبم زدیدستان خود که...

مــــولانا عــــــــــــــــــلےهر ڪس از یار چیزے خواست...

در آمدم کناره سیل می کردم گل‌هاره دائم سر بلند بینم جملگی رف...

رشته ای از چادرش هم دست ما باشد بس استرشته ای از چادرش آری ش...

تو در میان این کوچه هاو در این شب هاکه انگار صبح ندارندداری ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط