last part
_هق ... میدونی دیدن تو توی اون وضعیت چطور بود
رفتم سمتش و اروم بغلش کردم و کنار گوشش زمزمه کردم
+ دیگه... بدون اجازه تو جایی نمیرم
میخاستم ادامه بدم ک با باز شدن در جملم رو متوقف کردم
دکتر بود
*خلاصه میکنم ک جاهای اضافی پاک شه *
گفتش... نفس تنگی دارم... و چون بهش رسیدگی نکردم بدتر شده
ک... چندتا دارو نوشت برای بهتر شدنم و ی اسپری برای درمان کلی
دکتر رفت بیرون
من بودم شوگای اخمو
_چرا... بهم نگفتی حالت خوب نیس.. ها؟
+عععععع... ببخشید دیگه دوس داری باز حالم بد شه
_خانم مین خودتو لوس نکن ک تنبیهت سر جاش... بدون اجازه من میری بار... ها
خاست ادامه بده ک لبام رو گذاشتم رو لباش
بعد ی بوسه ی سطحی :
_قول بده هیچوقت حالت بد نشه
+ باوش... قول
+دوست دارم یونگیا
_منم دوست دارم :)
رفتم سمتش و اروم بغلش کردم و کنار گوشش زمزمه کردم
+ دیگه... بدون اجازه تو جایی نمیرم
میخاستم ادامه بدم ک با باز شدن در جملم رو متوقف کردم
دکتر بود
*خلاصه میکنم ک جاهای اضافی پاک شه *
گفتش... نفس تنگی دارم... و چون بهش رسیدگی نکردم بدتر شده
ک... چندتا دارو نوشت برای بهتر شدنم و ی اسپری برای درمان کلی
دکتر رفت بیرون
من بودم شوگای اخمو
_چرا... بهم نگفتی حالت خوب نیس.. ها؟
+عععععع... ببخشید دیگه دوس داری باز حالم بد شه
_خانم مین خودتو لوس نکن ک تنبیهت سر جاش... بدون اجازه من میری بار... ها
خاست ادامه بده ک لبام رو گذاشتم رو لباش
بعد ی بوسه ی سطحی :
_قول بده هیچوقت حالت بد نشه
+ باوش... قول
+دوست دارم یونگیا
_منم دوست دارم :)
۳۷.۹k
۲۸ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.