بودنت حس عجیبی ست که دیدن دارد

بودنت حس عجیبی ست که دیدن دارد
ناز چشمـــان قشنگ تو کشیدن دارد

آتش از هُرم تنت سخت به خود می پیچد
"دل من شوقِ در آغــــوش پریدن دارد"

لب تو کهنه شرابی ست و من می دانم
بوسه از طعم دهــان تــو چشیدن دارد

چشم تو ریخته بر هم منِ معمولی را
یک نـگاه تــو به من جامه دریـدن دارد

سر و سامان بدهی یا سر و سامان ببری
قلــب من ســــوی شما میل تپیدن دارد

وصل تو خواب و خیال است ولی باور کن
بودنت حس عجیبی ست که دیدن دارد..



#ناصر_رعیت_نواز
دیدگاه ها (۱۹)

سعدی

ظهر مرداد است و این گرما و دم اینروزهایاد آغوش تو می اندازدم...

می خواهم گوش باد را بگیرمکه اینهمه در موهایت نپیچدو با زندگی...

.

تو... قشنگترين عامل تپش قلب منی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط