اگرچه دست و دلی سخت ناتوان دارم

اگرچه دست و دلی سخت ناتوان دارم
تورا نمی دهم از دست، تا توان دارم

سری به مستی نیلوفران صحرایی
«دلی به روشنی باغ ارغوان دارم»

اگرچه مرده ای، ای عشق! نعش نامت را
هنوز هم که هنوز است بر زبان دارم

چراغ یاد تو را در کجا بیاویزم
کز این کبود نفس گیر در امان دارم؟

میان سینه من آتشی است چون فانوس
اگرچه خواستم این شعله را نهان دارم
دیدگاه ها (۱)

عِشق چیست؟ جز آنکه زن همدمی برای مرد و مرد تکیه گاهی برای زن...

دستهایم را به تمنای بودن در دستهای تو گذاشتماما افسوس که سرد...

غرور را دوست دارم!گاهی غرور آخرین تکیه گاه استوقتی همه چیزت ...

ﺑﺎ ﺩﻭﭼﺸﻤﺎﻥ ﻗﺸﻨﮕﺖ ﻋﺸﻘﺒﺎﺯﯼ ﻣﯿﮑﻨﻢﺑﺎ ﻧﺖ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﻣﺴﺘﺖ ﻧﻐﻤﻪ ﺳﺎﺯﯼ ﻣﯿﮑ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط