رفتم که نبینی

رفتم که نبینی
پریشان شدنم را ،

غمناک ترین لحظه ی
ویران شدنم را ...

در خویش فرو رفتم و
درخویش شکستم

تا دوست نبیند
غم تنها شدنم را .

♥ ️♥ ️
دیدگاه ها (۱)

باید یاد بڪَیرم تا وقتـے ازعشق ڪسے مطمئن نشده ام بااوخاطره ...

هوای تــــــو …اجابت تمام عـــــــــشــق استو من به تـــــــ...

من و تـــــو در ڪنار هم٬ بہ قدرے زیباییـــــم ڪہ گاه دلم ...

حوصله ت که سر می رودبادلم،با دوست داشتنمبازی نکن!من!در بی حو...

فصل پریشان شدنم را ببین! بی سر و سامان شدنم را ببین…بی تو فر...

مرگ

پارت ۴۰خانم وکیل...لبهاش روی لبام فرو اومد و با عطش بوسید......

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط