معشوقه بودن بلد نیستم

مَعشوقه بودن بَلَد نیستم

بَلَد نیستم بِگویم عَزیزم

با همه ی مے خندم

هَمه را مے خندانم

به تو ڪه مے عرف

دست و پایم را گُم مے ڪنم

زَبانم می میرد

تَمامم مے میرد

فقط قَلبم مے تَپَد

آن هم ڪه حرف زدن بَلد نیست !!
دیدگاه ها (۱)

چه آرامشی دارم وقتی با تو تنها میشوم 😍تنها با یاد خدا دل ها ...

ای آنکه تویی ز سوز جانم آگاهبه درگهت آورده ام از غصه پناهرسم...

هر زنی…براے لبخند زدن درآینهباید مردے را داشته باشد ڪه:با شا...

عشــق یـعـنی…بـا مـعشـوقـه خــویـش…دســت در دســتان هــم…مـن...

این روزها انگار همه قوی ان ولی از درون پوسیدن.. همه می‌خندن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط