ep1
ep1
ملودی:باورتون میشه..واااوو...خدااا...عرررر...خر کیف و خر ذوق و همع چی با همم...
هدر:ندیده
ملودی:اخه نکبت تو خودت تا الان سعولو دیدی کع به من میگی ندیده؟
هدر:نع...کاملن قانع شدم.
امی:جمش کنین دیگه پرواز ماست خلا ...بدویین...
سه تایی کارای مربوط به پروازو کردیم و رفتیم تو هواپیما.
.....................8ساعت بعد........................
ملودی:وااااااوو
هدر:عررررر
امی:عضمتش نابودم کرد.
هدر:عظمت هیچ..پوسترا جیجی رو ببین
ملودی:چشام شکفت.
هدر:لیدر گرام...چیکاره ایم الان؟
امی:خب...اول باید بریم دانشگاه کارمونو بکنیم...بعدم میریم خونه ....بعد حاضر میشیم میریم چیزایی که لازمه رو میخریم.
هدر:پیش به سوی دانشگاه.
...............پس از اتمام کارای دانشگاه..............
ملی:به سوی خونه...
به ترتیب سن دوش گرفتیم حاضر شدیم..و رفتیم جای مورد علاقمون..بازار!
امی:خب ...ما از همع ی اینا 6 تا میخایم:دفتر .کلاسور.خودکار های رنگی.مداد.اتود.نوک اتود.غلط گیر.جامدادی.تراش.پاک کن.تکست لاینر.کیف.کفش.یونیفرم.
هدر:بیخی امی...هر چی خوشتون اومد بخرین باو.
.................پس از خرید ....................
رفتیم خونه:
هدر :اخیششش..امروز مثه سگ ایندر اوندر زدیمااا
امی:بلا نسبت.
ملی:بیاین یچی کوف کنیم نصفه شبه ...بریم بکپیم فردا باید بریم شکنجه گاه
امی و هدر:وااات؟
ملی:1:خود خارجیا یچیو نمیفهمن میگن هن..انوقت شما میگین واات؟
2:دانشگااااه داریم.
هدر:خو مثه ادم حرف نمیزنی کع بفهمیم چی میگی..
امی:لایک هدر.
ملودی:بیاین بخورین باو. .حالا انگار خودش مثه ادم حرف میزنه.
غذامونو خوردیم روانه تختامون شدیم....
چطور بود؟؟؟؟؟؟✌ 😎
ملودی:باورتون میشه..واااوو...خدااا...عرررر...خر کیف و خر ذوق و همع چی با همم...
هدر:ندیده
ملودی:اخه نکبت تو خودت تا الان سعولو دیدی کع به من میگی ندیده؟
هدر:نع...کاملن قانع شدم.
امی:جمش کنین دیگه پرواز ماست خلا ...بدویین...
سه تایی کارای مربوط به پروازو کردیم و رفتیم تو هواپیما.
.....................8ساعت بعد........................
ملودی:وااااااوو
هدر:عررررر
امی:عضمتش نابودم کرد.
هدر:عظمت هیچ..پوسترا جیجی رو ببین
ملودی:چشام شکفت.
هدر:لیدر گرام...چیکاره ایم الان؟
امی:خب...اول باید بریم دانشگاه کارمونو بکنیم...بعدم میریم خونه ....بعد حاضر میشیم میریم چیزایی که لازمه رو میخریم.
هدر:پیش به سوی دانشگاه.
...............پس از اتمام کارای دانشگاه..............
ملی:به سوی خونه...
به ترتیب سن دوش گرفتیم حاضر شدیم..و رفتیم جای مورد علاقمون..بازار!
امی:خب ...ما از همع ی اینا 6 تا میخایم:دفتر .کلاسور.خودکار های رنگی.مداد.اتود.نوک اتود.غلط گیر.جامدادی.تراش.پاک کن.تکست لاینر.کیف.کفش.یونیفرم.
هدر:بیخی امی...هر چی خوشتون اومد بخرین باو.
.................پس از خرید ....................
رفتیم خونه:
هدر :اخیششش..امروز مثه سگ ایندر اوندر زدیمااا
امی:بلا نسبت.
ملی:بیاین یچی کوف کنیم نصفه شبه ...بریم بکپیم فردا باید بریم شکنجه گاه
امی و هدر:وااات؟
ملی:1:خود خارجیا یچیو نمیفهمن میگن هن..انوقت شما میگین واات؟
2:دانشگااااه داریم.
هدر:خو مثه ادم حرف نمیزنی کع بفهمیم چی میگی..
امی:لایک هدر.
ملودی:بیاین بخورین باو. .حالا انگار خودش مثه ادم حرف میزنه.
غذامونو خوردیم روانه تختامون شدیم....
چطور بود؟؟؟؟؟؟✌ 😎
۲.۱k
۱۷ خرداد ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.