دلواپسی هایم

دلواپسی هایم
هرگز تو را ندیده اند
هر وقت تو می آیی
آنها می روند ...

#نعیمه_المولی
دیدگاه ها (۳)

به مادر بزرگ بگویید دیگرقصه‌اش را با "یکی بود،یکی نبود" شروع...

. غربت رانباید در الفبای شهر غریب جستجوکرد.... همین که عزیزت...

چای می‌نوشم و به خوشبختی‌های کوچکم فکر می‌کنم که چه با ظرافت...

رد پاے آرامش را گرفتمرسیدم به توجایے درست میان آغوشتــــــــ...

قرارمون ساعت عشق كنار دلشوره زدنكنار دلواپسی و ترس یه وقت نی...

می گویند در خواب هایم هذیان می‌گویم.اما هیچکس نمی داند با تو...

روزی که تو به دنیا می ایی توگریان و همه خندان روزیکه تو از...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط