الهامحقمرادخان

دیدگاه ها (۷)

تنها در خلوت اتاقبا هر چیزی می شود حرف زدبا میز...با گل های ...

دشت خشکید و زمین سوخت و باران نگرفتزندگی بعدِ تو بر هیچ کس آ...

می ترسم از اینکه خوشبختیخیلی دیر به خوابم بیاید.می ترسم از ا...

صبح بخیرهایت موجی از عشق در من می ریزد هرچه می خواهم از آن ل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط