غرق دردم ولی می خندم

غــرق دردم ولی می خـنـدم
خـنـده ای کـه تـلـخیـش را…
فـقـط خـودم مـی دانـم و خـدای خــودمــ…..
عـمـق درد مــن دیـــدنــی نــیـــسـت،
تـلاش بـیـهـوده نـکـن بـرای دلـداری دادنــم”
اگـر راســت مــی گـویــی مــرا بــشنـاس…
بـهـانـه هــایــم را…
لــج کــردنــم را…
بــچـه شدنــم را…
کــج خــلــق شـدنــم را..
دیدگاه ها (۱)

من بهشتم همـہ در دیدن خندیدنِ توست تا تو باشے نشوم خیرہ بـہ ...

یک نفر در آشپزخانه می خندد؛یک نفر در سنگر؛کَسی در تاکسی؛کَسی...

گفتے مرا بـہ خنده" خوش باد روزگارت ڪس بے تو خوش نباشد رو قصـ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط