یک نفر در آشپزخانه می خندد

یک نفر در آشپزخانه می خندد؛
یک نفر در سنگر؛
کَسی در تاکسی؛
کَسی هم شاید در خیابانی شلوغ که یادِ خاطره ای شیرین، لبخند را مهمانِ لبهایش می کند.
فردی در زندان؛
فردی هم آزاد.
آدم ها فرق می کنند؛
مکان ها و زمان ها هم.
اما چیزی که مطمئن هستم این است،
همه وقتی که می خندند؛زیباترند
دیدگاه ها (۲)

دُختَر باید شَبیـہ پَروانـہ باشـہ دیدنش زیبا ، وَلے گرِفتَنِ...

زنها وقتے دلگیرند هر چـہ بپرسے مے گویند هیچے ... مهم نیست ، ...

من بهشتم همـہ در دیدن خندیدنِ توست تا تو باشے نشوم خیرہ بـہ ...

غــرق دردم ولی می خـنـدمخـنـده ای کـه تـلـخیـش را…فـقـط خـود...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط