به این مجسمه سازی که قلبش از سنگ است
به این مجسمه سازی که قلبش از سنگ است
بگو تو را بتراشد که من دلم تنگ است!
به سقف آبی پرواز اعتمادی نیست
که آسمان من و تو هزار و یک رنگ است
شبی کنار در خانه ی جنون بنشین
سرود گریه ی دیوانگان خوش آهنگ است
چرا زمانه مرا پایبند عشق تو کرد!؟
برای بی پر و بالی چو من قفس ننگ است
در این مجسمه جای تبسمت خالی ست
میان شهر سر بوسه ی لبت جنگ است
سر قرار بیا تا دلم نرفته ز دست
اگر چه فاصله ی ما هزار فرسنگ است
بگو تو را بتراشد که من دلم تنگ است!
به سقف آبی پرواز اعتمادی نیست
که آسمان من و تو هزار و یک رنگ است
شبی کنار در خانه ی جنون بنشین
سرود گریه ی دیوانگان خوش آهنگ است
چرا زمانه مرا پایبند عشق تو کرد!؟
برای بی پر و بالی چو من قفس ننگ است
در این مجسمه جای تبسمت خالی ست
میان شهر سر بوسه ی لبت جنگ است
سر قرار بیا تا دلم نرفته ز دست
اگر چه فاصله ی ما هزار فرسنگ است
۲.۴k
۰۷ دی ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.