چند ورقه مه

.
چند ورقه مه
می پیچم لای روزنامه
و به پستخانه می روم
می خواهم این وقتِ صبح را
به نشانی ات پست کنم
نفس نفس زدنِ آسمان را
که پایین آمده تا روی صورتِ زمین
برای تو که فکر می کنی
فاصله ها را نمی شود برداشت

#
دیدگاه ها (۱)

•دستت را به من بدهدست های تو با من آشناستای دیر یافته با تو ...

💁 ‍♀️پاییز فصل قدم زدنه. تموم اِلِمان های یک قدم زدن دلچسب ر...

عاشق بودن به اجبار!

black flower(p,310)

برو بمیربمیر بمیر بمیر بمیر بمیر تو لیاقت شونو نداری! فقط ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط