چشمانت که باز می شود



چشمانت که باز می شود؛
شب پر می کشد
و خنده ات خورشید را؛
به حوالی خانه ام دعوت می کند...
وحکایت صبح این است؛
همه چیز زیر سر توست
نه خورشید!
دیدگاه ها (۱)

بی تــــو ایـن صبح مـرا غرق سڪـوتـــــی ڪـرده ڪہ تمـام نفسمـ...

‌تقویم چارفصل دلم را ورق زدم آن برگ های سبزِ سرآغاز سال کو؟ ...

صبح یعنی زندگی، یعنی عشقآنگاه که تو در سرزمینی دیگر خورشید چ...

کافیست صبح که چشمانت را باز میکنی لبخندی بزنی... صبح که جای ...

سلام صبح بخیر‌آدمــــــــی هر صبــــــــح به امیدی چشم باز م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط