دیشب نرفتم خونه . . .
دیشب نرفتم خونه . . .
صبح که رفتم بابام گفت : دیشب کجا بودی ؟
گفتم : خونه دوستم !
برداشت به ده تا از دوستام زنگ زد ؛ خدا خیرشون بده ،
هفت تاشون گفتن : دیشب خونه ما بوده !
دوتاشونم گفتن الان اینجاست
ولی خوابه بیدار شد میگم زنگ بزنه.
ولی حیرون معرفت اونی هستم که گفت::
اینجاست داره نماز میخونه نمیتونه صحبت کنه!!!
صبح که رفتم بابام گفت : دیشب کجا بودی ؟
گفتم : خونه دوستم !
برداشت به ده تا از دوستام زنگ زد ؛ خدا خیرشون بده ،
هفت تاشون گفتن : دیشب خونه ما بوده !
دوتاشونم گفتن الان اینجاست
ولی خوابه بیدار شد میگم زنگ بزنه.
ولی حیرون معرفت اونی هستم که گفت::
اینجاست داره نماز میخونه نمیتونه صحبت کنه!!!
۱.۵k
۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.