میبینم صورتمو تو آینه

می‌بینم صورتمو تو آینه،
با لبی خسته می‌پرسم از خودم :
این غریبه کیه ؟ از من چی می‌خواد ؟
اون به من یا من به اون خیره شدم ؟

باورم نمیشه هر چی می بینم ،
چشامو یه لحظه رو هم می ذارم ،
به خودم می‌گم که این صورتکه ،
می‌تونم از صورتم ورش دارم!

می‌کشم دست‌ام‌و روی صورت‌ام،
هر چی باید بدونم دست‌ام می‌گه،
من‌و توی آینه نشون می‌ده،
می‌گه: این تو ای، نه هیچ کس دیگه!

جای پاهای تموم قصه‌ها،
رنگ غربت تو تموم لحظه‌ها،
مونده روی صورت‌ات تا بدونی
حالا امروز چی ازت مونده به جا!

*

آینه می‌گه: تو همون ای که یه روز
می‌خواستی خورشیدو با دست بگیری،
ولی امروز شهر شب خونه‌ت شده،
داری بی‌صدا تو قلب‌ات می‌میری!

می‌شکنم آینه رو تا دوباره
نخواد از گذشته‌ها حرف بزنه!
آینه می‌شکنه هزار تیکه می‌شه،
اما باز تو هر تیکه‌ش عکس من ئه!

عکسا با دهن‌کجی به‌ام می‌گن:
چشم امید و ببر از آسمون!
روزا با هم دیگه فرقی ندارن،
بوی کهنه‌گی می‌دن تموم‌شون!

 

sookoot:-(
دیدگاه ها (۱۲)

افکار هر انسان میانگین افکار پنج نفری است که بیشتر وقت خود ر...

ﭼﻪ ﺑﺨﻮﺍﻫﯿﻢ ﭼﻪ ﻧﺨﻮﺍﻫﯿﻢ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﮐﻮﭼﻪ ﻫﺎﯼﺯﻧﺪﮔﯽ ﻋﺒﻮﺭ ﮐﻨﯿﻢ، ﮔﺎﻫﯽ ...

ﺯﻣﺎﻥ ﺑﺎ ﺳﺮﻋﺖ ﺩﺭ ﺣﺎﻝِ ﮔﺬﺭ ﺍﺳﺖ،ﻭ ﻣﻦ ﺩﺍﺭﻡ ﻋﺎﺩﺕ ﻣﯽ ﮐﻨﻢﺑﻪ ﻧﺨﻮﺍﺳﺘﻦ...

بیزارم از روزهایی که خودم هم نمی دانم دردم چیست !!!sookoot:-...

جیمین فیک زندگی پارت ۵۶#

پارت ۵۴ات: مثلا روز عروسیمونه 😡جیمین: باشه باشه میمونیم ات: ...

تک پارتی درخواستی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط