پارت
پارت ۵۴
ات: مثلا روز عروسیمونه 😡
جیمین: باشه باشه میمونیم
ات: افرین 😊
جیمین: بیا برقصیم
ات: باشه
ویو یک ساعت بعد
ات: خب عروسی تموم شد
جیمین: اره بیا بریم تو اتاق
ات: باشه وایسا خودم میام این لباس عروس
خیلی پف داره هر لحظه ممکنه بیوفتم
جیمین: پس بیا بغلت کنم
ات: نه نمی.....
جیمین ات رو براید استایل بغل میکنه
و ات دستشو دور گردن جیمین میزاره
جیمین: سنگین شدی بیب
ات: یعنی چاق شدم 😱
جیمین: نه بیبی..... گونشو میبوسه......
جیمین: لباست باعث شده
ات: اها خیالم راحت شد میخواستم بزنمت
جیمین وارد اتاق میشه و ات رو میزاره روی تخت میزاره و کتشو در میاره
و روی ات خیمه میزنه
جیمین: منو میخواستی بزنی هومم
جیمین سرشو تو گردن ات فرو میکنه و ات دستشو روی گرد جیمین حرکت میده
ات: نه خب......
جیمین: خب چی..... لبای ات رو میبوسه....
ات:...........
جیمین: بیبی ایندفعه ازت میگذرم ولی دفعه بعد تنبیه میشی
ات: مثلا روز عروسیمونه 😡
جیمین: باشه باشه میمونیم
ات: افرین 😊
جیمین: بیا برقصیم
ات: باشه
ویو یک ساعت بعد
ات: خب عروسی تموم شد
جیمین: اره بیا بریم تو اتاق
ات: باشه وایسا خودم میام این لباس عروس
خیلی پف داره هر لحظه ممکنه بیوفتم
جیمین: پس بیا بغلت کنم
ات: نه نمی.....
جیمین ات رو براید استایل بغل میکنه
و ات دستشو دور گردن جیمین میزاره
جیمین: سنگین شدی بیب
ات: یعنی چاق شدم 😱
جیمین: نه بیبی..... گونشو میبوسه......
جیمین: لباست باعث شده
ات: اها خیالم راحت شد میخواستم بزنمت
جیمین وارد اتاق میشه و ات رو میزاره روی تخت میزاره و کتشو در میاره
و روی ات خیمه میزنه
جیمین: منو میخواستی بزنی هومم
جیمین سرشو تو گردن ات فرو میکنه و ات دستشو روی گرد جیمین حرکت میده
ات: نه خب......
جیمین: خب چی..... لبای ات رو میبوسه....
ات:...........
جیمین: بیبی ایندفعه ازت میگذرم ولی دفعه بعد تنبیه میشی
- ۴۵۶
- ۲۷ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط