بسم الله الرحمن الرحیم
بسم الله الرحمن الرحیم
تفسیر سوره یس آیه 33 تا 35
وَ آيَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَيْتَةُ أَحْيَيْناها وَ أَخْرَجْنا مِنْها حَبّاً فَمِنْهُ يَأْكُلُونَ - آن زمین مردهای که زنده اش نمودیم و از آن دانهای خارج کردیم تا از آن بخورند، نشانهای برای آنهاست!(33)
وَ جَعَلْنا فِيها جَنّاتٍ مِنْ نَخِيلٍ وَ أَعْنابٍ وَ فَجَّرْنا فِيها مِنَ الْعُيُونِ - درآن زمین باغهایی از خرما و انگور پدید آوردیم و در آن چشمهها جاری کردیم،(34)
لِيَأْكُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ وَماعَمِلَتْهُ أَيْدِيهِمْ أَ فَلا يَشْكُرُونَ- تا از ثمره اش بخورند حال آنکه زحمت دستاوردشان نبوده است! پس چرا شاکر نیستند؟!(35)
عجیب آیاتی است اسراری!
خوشا بحال آنکه زمین وجودش را زنده کنند. در آن باغها برویانند. چشمهها جاری کنند. ثمرهها دهند تا همه از آن بهره مند گردند. این یک باغبانی الهی تمام عیار است.
عالَم وجود چون یک باغ کامل است. وقتی نسیم حیات در آن بدمد، میوهها دهد. و بهترین میوه ها، انسان کامل است.
ای دوست، وجود تو باغی بالقوه است. باغبانی کارآمد می خواهد، تا باغ تو را آباد کند.
أَوَ مَن کانَ مَیتَاً فَأَحیَینَاهُ وَ جَعَلنَا لَهُ نُورَاً یَمشِی بِهِ فِی النّاسِ کَمَن مَثَلُهُ فِی الظُّلُماتِ لَیسَ بِخارِجٍ مِنهَا - آیا آنکس که مرده بود و ما زنده اش کردیم و برایش نوری قرار دادیم تا در میان مردم راه بَرَد، مثلِ آنکس است که در ظلمات بدام افتاده و توان خروج از آن را ندارد؟!. (سوره انعام آیه 122)
اینست وجه تمایز زندگی با مردگی! نه نفس کشیدن و راه رفتن. نه خوردن و خوابیدن.تو باید باغ خود را آباد کنی.
و توان اینکار را نداری مگر آنکه خود را تسلیم باغبان الهی کنی. مگر آنکه تسلیم حق باشی. تسلیم راستی و درستی. تو را برای آباد کردن این باغ به زمین فرستادهاند -وَ اسْتَعْمَرَكُمْ فيها- (سوره هود بخشی از آیه61)
بسیاری باغ بالقوۀ وجودشان را به جنگلی موحش تبدیل کردهاند. براحتی می توان در وجودشان، موش حریص جمع کننده،گاو خورنده، گرگ درنده، مارگزنده و روباه حیله گر را مشاهده کرد. برخی نیز چون مگس، بعل زبوب را پرستندهاند. و این جنگلِ موحش است نه باغ الهی.
باغ خدا، نخل خلوص دارد. تاکِ مستیِ حق دارد. چشمه های أسماء در آن جاری است. پُر از نشاط و سرزندگی است.
آیه می فرماید؛ نشانه برای آنها این است که ما زمین مرده را زنده کرده و از آن دانهای خارج میکنیم! وَأَخرَجنَا مِنهَا حَبَّاً.
این چه دانهای است که هم مفرد و هم نکره آمده است؟! این دانۀ نا متعارف در چه زمینی است که پس از زنده شدن آن، خارج می شود؟!
دقت کن،حرف از کاشت دانه نیست، حرف از ورود دانه به زمین نیست، سخن از خروج دانه از زمین است! و این دانه را وقتی خارج می کنند که پیش از آن، زمین را زنده کرده باشند!
تفسیر سوره یس آیه 33 تا 35
وَ آيَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَيْتَةُ أَحْيَيْناها وَ أَخْرَجْنا مِنْها حَبّاً فَمِنْهُ يَأْكُلُونَ - آن زمین مردهای که زنده اش نمودیم و از آن دانهای خارج کردیم تا از آن بخورند، نشانهای برای آنهاست!(33)
وَ جَعَلْنا فِيها جَنّاتٍ مِنْ نَخِيلٍ وَ أَعْنابٍ وَ فَجَّرْنا فِيها مِنَ الْعُيُونِ - درآن زمین باغهایی از خرما و انگور پدید آوردیم و در آن چشمهها جاری کردیم،(34)
لِيَأْكُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ وَماعَمِلَتْهُ أَيْدِيهِمْ أَ فَلا يَشْكُرُونَ- تا از ثمره اش بخورند حال آنکه زحمت دستاوردشان نبوده است! پس چرا شاکر نیستند؟!(35)
عجیب آیاتی است اسراری!
خوشا بحال آنکه زمین وجودش را زنده کنند. در آن باغها برویانند. چشمهها جاری کنند. ثمرهها دهند تا همه از آن بهره مند گردند. این یک باغبانی الهی تمام عیار است.
عالَم وجود چون یک باغ کامل است. وقتی نسیم حیات در آن بدمد، میوهها دهد. و بهترین میوه ها، انسان کامل است.
ای دوست، وجود تو باغی بالقوه است. باغبانی کارآمد می خواهد، تا باغ تو را آباد کند.
أَوَ مَن کانَ مَیتَاً فَأَحیَینَاهُ وَ جَعَلنَا لَهُ نُورَاً یَمشِی بِهِ فِی النّاسِ کَمَن مَثَلُهُ فِی الظُّلُماتِ لَیسَ بِخارِجٍ مِنهَا - آیا آنکس که مرده بود و ما زنده اش کردیم و برایش نوری قرار دادیم تا در میان مردم راه بَرَد، مثلِ آنکس است که در ظلمات بدام افتاده و توان خروج از آن را ندارد؟!. (سوره انعام آیه 122)
اینست وجه تمایز زندگی با مردگی! نه نفس کشیدن و راه رفتن. نه خوردن و خوابیدن.تو باید باغ خود را آباد کنی.
و توان اینکار را نداری مگر آنکه خود را تسلیم باغبان الهی کنی. مگر آنکه تسلیم حق باشی. تسلیم راستی و درستی. تو را برای آباد کردن این باغ به زمین فرستادهاند -وَ اسْتَعْمَرَكُمْ فيها- (سوره هود بخشی از آیه61)
بسیاری باغ بالقوۀ وجودشان را به جنگلی موحش تبدیل کردهاند. براحتی می توان در وجودشان، موش حریص جمع کننده،گاو خورنده، گرگ درنده، مارگزنده و روباه حیله گر را مشاهده کرد. برخی نیز چون مگس، بعل زبوب را پرستندهاند. و این جنگلِ موحش است نه باغ الهی.
باغ خدا، نخل خلوص دارد. تاکِ مستیِ حق دارد. چشمه های أسماء در آن جاری است. پُر از نشاط و سرزندگی است.
آیه می فرماید؛ نشانه برای آنها این است که ما زمین مرده را زنده کرده و از آن دانهای خارج میکنیم! وَأَخرَجنَا مِنهَا حَبَّاً.
این چه دانهای است که هم مفرد و هم نکره آمده است؟! این دانۀ نا متعارف در چه زمینی است که پس از زنده شدن آن، خارج می شود؟!
دقت کن،حرف از کاشت دانه نیست، حرف از ورود دانه به زمین نیست، سخن از خروج دانه از زمین است! و این دانه را وقتی خارج می کنند که پیش از آن، زمین را زنده کرده باشند!
- ۲۹۴
- ۲۴ مرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط