پارت ²² عشق مافیایی
پارت ²² عشق مافیایی
ا.ت ویو
داشتیم با بچه ها حرف میزدیم که یهو یاد اوو هرزه افتادم [ یونا پدصگ ] پس گفتم
ا.ت . اون یونای هرزه پدصگ کجاست
نامی. آروم باش خواهرم تو اتاق شکنجه
ا.ت. اتاق شکنجه من رو از کجا بلدی
نامی . یه اتاق بود روش نوشته مرگ داخلش عجب وسایلی بودا
کوک. راست میگه جیمین باید میدیدی پر خون بود
ا.ت . کی میاد بریم یونا رو شکنجه کنم نه کنید من تنهایی
همه. منم میام
ا.ت. خوبه ولی جیمینا مطمئنی میخوای بیای
ج. عشقم اگه کن با یک تیر از پا در بیام که مافیا نیستم
ا.ت. اوکی بریم [ ذوق ]
ته. چرا ذوق داری
ا.ت. من برای انتقام همیشه ذوق دارم
داخل اتاق شکنجه
ی. چطور جرئت میکنی
ا.ت. مگه تو کی هستی که جرئت نکنم
ی. بزرگترین مافیا دنیا
ا.ت. اون الاغی که تو چشمای من دیدی خودته بعدشم من کی شغلم رو دادم به تو یادم نمیاد
ی . ددی بیا دستای بیبی رو باز کن
ج. من هیچوقت ددی تو نیستم
ا.ت. آنقدر بهت شلیک میکنم تا بگی چرا و کی تو رو فرستاده
ی. من نمیگم
تیر اول دست راست
ی. آخخخخخ
تیر دوم دست چپ
ی. آآاآآاآ مادرممممم بهم گفت رابطه شما رو خراب کنم تا نن بتونم پول جیمین رو بالا بکشم
ا.ت. کی بود میگفت نمیگم
ته. مادرت کجاست
ی. نمیگم
ا.ت. من میدونم بکهیون
بکهیون و مادر یونا که به صندلی بسته شده بود اومدن
بکی.سلام
ته. مگه تیر نخورده بودی
بکی. الان حالم خوبه
خب بابای
ا.ت ویو
داشتیم با بچه ها حرف میزدیم که یهو یاد اوو هرزه افتادم [ یونا پدصگ ] پس گفتم
ا.ت . اون یونای هرزه پدصگ کجاست
نامی. آروم باش خواهرم تو اتاق شکنجه
ا.ت. اتاق شکنجه من رو از کجا بلدی
نامی . یه اتاق بود روش نوشته مرگ داخلش عجب وسایلی بودا
کوک. راست میگه جیمین باید میدیدی پر خون بود
ا.ت . کی میاد بریم یونا رو شکنجه کنم نه کنید من تنهایی
همه. منم میام
ا.ت. خوبه ولی جیمینا مطمئنی میخوای بیای
ج. عشقم اگه کن با یک تیر از پا در بیام که مافیا نیستم
ا.ت. اوکی بریم [ ذوق ]
ته. چرا ذوق داری
ا.ت. من برای انتقام همیشه ذوق دارم
داخل اتاق شکنجه
ی. چطور جرئت میکنی
ا.ت. مگه تو کی هستی که جرئت نکنم
ی. بزرگترین مافیا دنیا
ا.ت. اون الاغی که تو چشمای من دیدی خودته بعدشم من کی شغلم رو دادم به تو یادم نمیاد
ی . ددی بیا دستای بیبی رو باز کن
ج. من هیچوقت ددی تو نیستم
ا.ت. آنقدر بهت شلیک میکنم تا بگی چرا و کی تو رو فرستاده
ی. من نمیگم
تیر اول دست راست
ی. آخخخخخ
تیر دوم دست چپ
ی. آآاآآاآ مادرممممم بهم گفت رابطه شما رو خراب کنم تا نن بتونم پول جیمین رو بالا بکشم
ا.ت. کی بود میگفت نمیگم
ته. مادرت کجاست
ی. نمیگم
ا.ت. من میدونم بکهیون
بکهیون و مادر یونا که به صندلی بسته شده بود اومدن
بکی.سلام
ته. مگه تیر نخورده بودی
بکی. الان حالم خوبه
خب بابای
۶.۹k
۰۴ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.