مافیا ی سرد من
مافیا ی سرد من
p۱
صدای آلارم گوشی(دینگ دینگ) به زور چشامو باز کردم گوشی رو برداشتم تازه ساعت ۶ بود .خواستم دوباره بگیرم بخوابم که یاد اون رئیس بیشعورم افتادم.به زور از تخت خواب بلند شدم و رفتم به سمت دسشویی کارای لازم رو کردم و رفتم حموم یه دوش ۲۰ مینی گرفتم .سریع اومدم بیرون یه پیراهن و نیم تنه با یه شلوارک پوشیدم گردنبندمو انداختم و گوشواره ها مو انداختم . اول یک روتین پوستی رفتم یکم کرم نرم کننده زدم و یه آرایش لایت ساده کردم ساعت ۷ بود مطمئنم لیا و ماریانا هنوز از خواب بیدار نشدنن . اول زنگ زدم به ماریانا بعد چند بوق با کمال تعجب جواب داد :(مکالمه ات با ماریانا ) +چخبر شده خانم صبح زود بیداره =من همیشه سحرخیزم 😂+آره جون خودت من برم به لیا هم بزنگم. =برو بای +خدافس(پایان مکالمه )
فلش بک به اتاق ماریانا .
امروز نمیدونم چرا صبح کله سحر بیدار شدم رفتم یه حموم ۲۰ مینی گرفتم و در اومدم یه کرم نرم کننده زدم و بعد یه لباس بگ که تقریبا تا زانو پام می اومد با یه شلوارک پوشیدم دستبند و گردنبندم و گوشواره هامو انداختم حوصله میکاپ نداشتم پس یه کرم ضد آفتاب و رژ لب زدم و موهامو دم اسبی بستم هدفونمو گذاشتم و آهنگ مورد علاقه مو پلی کردم و سوار ماشین شدم تا بیام کافه . پایان فلش بک. شماره لیا رو گرفتم بعد از یه مین با خواب آلودگی جواب داد:÷بله+اسکل هنو خوابی! بیدار شو دیر شد . که دیدم گوشی رو قط کرد . منم رفتم سوار تاکسی شدم و رفتم کافه . فلش بک به اتاق لیا. ÷وای خاک به سرم بازم دیر کردم مطمئنم رئیس قطعا تنبیه میکنه . پس دوش نگرفتم فقط صورتمو آب زدم وقت آرایش ندارم . لباسمو سریع پوشیدم (اسلاید بعد لباس دخترا . تو پست بعد هم اکسسوری ها شونو میزارم . )(یک نکته : لیا اکسسوری هاش بهش آویزون .)یه تاکسی گرفتم و سوار شدم تو راه به این فکر این بودم که چه بهونه ای بیارم . که
سلام اولین بارمه که فیک مینویسم لطفا حمایت کنید ببخشید دیشب نذاشتم اگه خوب بود بگین که ادامه بدم یا نه
p۱
صدای آلارم گوشی(دینگ دینگ) به زور چشامو باز کردم گوشی رو برداشتم تازه ساعت ۶ بود .خواستم دوباره بگیرم بخوابم که یاد اون رئیس بیشعورم افتادم.به زور از تخت خواب بلند شدم و رفتم به سمت دسشویی کارای لازم رو کردم و رفتم حموم یه دوش ۲۰ مینی گرفتم .سریع اومدم بیرون یه پیراهن و نیم تنه با یه شلوارک پوشیدم گردنبندمو انداختم و گوشواره ها مو انداختم . اول یک روتین پوستی رفتم یکم کرم نرم کننده زدم و یه آرایش لایت ساده کردم ساعت ۷ بود مطمئنم لیا و ماریانا هنوز از خواب بیدار نشدنن . اول زنگ زدم به ماریانا بعد چند بوق با کمال تعجب جواب داد :(مکالمه ات با ماریانا ) +چخبر شده خانم صبح زود بیداره =من همیشه سحرخیزم 😂+آره جون خودت من برم به لیا هم بزنگم. =برو بای +خدافس(پایان مکالمه )
فلش بک به اتاق ماریانا .
امروز نمیدونم چرا صبح کله سحر بیدار شدم رفتم یه حموم ۲۰ مینی گرفتم و در اومدم یه کرم نرم کننده زدم و بعد یه لباس بگ که تقریبا تا زانو پام می اومد با یه شلوارک پوشیدم دستبند و گردنبندم و گوشواره هامو انداختم حوصله میکاپ نداشتم پس یه کرم ضد آفتاب و رژ لب زدم و موهامو دم اسبی بستم هدفونمو گذاشتم و آهنگ مورد علاقه مو پلی کردم و سوار ماشین شدم تا بیام کافه . پایان فلش بک. شماره لیا رو گرفتم بعد از یه مین با خواب آلودگی جواب داد:÷بله+اسکل هنو خوابی! بیدار شو دیر شد . که دیدم گوشی رو قط کرد . منم رفتم سوار تاکسی شدم و رفتم کافه . فلش بک به اتاق لیا. ÷وای خاک به سرم بازم دیر کردم مطمئنم رئیس قطعا تنبیه میکنه . پس دوش نگرفتم فقط صورتمو آب زدم وقت آرایش ندارم . لباسمو سریع پوشیدم (اسلاید بعد لباس دخترا . تو پست بعد هم اکسسوری ها شونو میزارم . )(یک نکته : لیا اکسسوری هاش بهش آویزون .)یه تاکسی گرفتم و سوار شدم تو راه به این فکر این بودم که چه بهونه ای بیارم . که
سلام اولین بارمه که فیک مینویسم لطفا حمایت کنید ببخشید دیشب نذاشتم اگه خوب بود بگین که ادامه بدم یا نه
۱۱.۸k
۲۰ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.