برای دلم، گاهی مادری مهربان میشوم
برای دلم، گاهی مادری مهربان میشوم
دست نوازش بر سرش میکشم میگویم: «غصه نخور، میگذرد …»
برای دلم، گاهی پدر میشوم
خشمگین میگویم: «بس کن دیگر بزرگ شدی ….»
گاهی هم دوستی میشوم مهربان
دستش را میگیرم میبرمش به باغ رویا …
دلم ، از دست من خسته استــ .........!!!!!!!!!
دست نوازش بر سرش میکشم میگویم: «غصه نخور، میگذرد …»
برای دلم، گاهی پدر میشوم
خشمگین میگویم: «بس کن دیگر بزرگ شدی ….»
گاهی هم دوستی میشوم مهربان
دستش را میگیرم میبرمش به باغ رویا …
دلم ، از دست من خسته استــ .........!!!!!!!!!
۲.۰k
۰۲ فروردین ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.