دوپارتی
#هان
#دوپارتی
#درخواستی
#اسمات
p¹
(وقتی دیروقته ومسته وتحریک شده)
ویو راوی
.
ساعت حدودا ۲:۴۸نصف شب بود وهان رفته بود بار وبعد سمت خونه اومد وحسابی تحریک شده بود وارد ویلاتون شد وماشینو پارک کرد هان یکم هوش داشت میدونه چکار میکنه الانم بدنش خیلی داغه وعضوشم راست کرده وفقط بهت نیاز داشت رقت سمت در وزنگو زد...
ویو ات
خیلی نگران هان بودم تاالان نیومده خونه ساعت نزدیک سه شبه چندبار بهش زنگ زدم ولی جوابم نداد توصالون رومبل نشسته بودم وبه ساعت زل زدم یه لحظه زنگ در زدن ورفتم ازایفون نگا کردم دیدم که هانه اروم شدم ورفتم درو باز کردم وقتی که وارد مردم....
ویو راوی..
وقتی که ات دروباز هان باسرعت بهت حمله کردو وبه دیوار پینت کرد ویهوی لباش رولبات کوبوند وباولع میبوسید توهم از سرعت بوسیدن هان نمیتونستی همراهی کنی بعدتو یکم دهنت باز کردی وهان زبونشو وارد کرد وهمه جاهای دهنتو مزه کرد زبونت بازبونش میلیسید وپایین عضوش به پایین تنت میمالید توهم خیس شدی هان پوزخندی زد فهمید که تحریکی بعدتورو بلند کرد وتوهم تا نیفتی دسات دورگردنش وپاهات دور کمرش حلقه کردی وخودتو جسبوندی وهان یه دست روکمرت ودست دیگش روگردنت گذاش ومیبوسید وبعد ازپله ها بالا رقت وتواتاق مشترکتون رفت وواردش شد دروبست وتوروتخت انداخت وروت خیمه زد ودباره لباش رولبات کذاشت ووحشیانه مک میزد کلا نمیتونی همراهی کنی واینقد وحشیانه میبوسید ومک میزد کثه شوری خون تودهنت حس کردی واززبونت تا گردنت لیس زدوچندمارک روگردنت گذاشت وناله میکنی توهم یه هودی که جلو یه زیپ داره پوشیده بودی وهان زیپو باز کرد وبالا سینهات گازومارک زد سپس دسشو برد زیر کمرتوبندسوتینو باز کرد وسوتینتو ازت جدا کرد وسمت سینه هات حمله کرد یکی میخورد ویکی فشار میده توهم کاذت فقط ناله کردن وازسینهات دلکند ورفت سمت گوشت وگفت
هان: بیب ناله کردنت واسه کار اصلی بزار(صدای دیپ. خمار)
ولیسی به لاله گوشت زد ودوباره رفت سمت لبات وبوسید و...
#دوپارتی
#درخواستی
#اسمات
p¹
(وقتی دیروقته ومسته وتحریک شده)
ویو راوی
.
ساعت حدودا ۲:۴۸نصف شب بود وهان رفته بود بار وبعد سمت خونه اومد وحسابی تحریک شده بود وارد ویلاتون شد وماشینو پارک کرد هان یکم هوش داشت میدونه چکار میکنه الانم بدنش خیلی داغه وعضوشم راست کرده وفقط بهت نیاز داشت رقت سمت در وزنگو زد...
ویو ات
خیلی نگران هان بودم تاالان نیومده خونه ساعت نزدیک سه شبه چندبار بهش زنگ زدم ولی جوابم نداد توصالون رومبل نشسته بودم وبه ساعت زل زدم یه لحظه زنگ در زدن ورفتم ازایفون نگا کردم دیدم که هانه اروم شدم ورفتم درو باز کردم وقتی که وارد مردم....
ویو راوی..
وقتی که ات دروباز هان باسرعت بهت حمله کردو وبه دیوار پینت کرد ویهوی لباش رولبات کوبوند وباولع میبوسید توهم از سرعت بوسیدن هان نمیتونستی همراهی کنی بعدتو یکم دهنت باز کردی وهان زبونشو وارد کرد وهمه جاهای دهنتو مزه کرد زبونت بازبونش میلیسید وپایین عضوش به پایین تنت میمالید توهم خیس شدی هان پوزخندی زد فهمید که تحریکی بعدتورو بلند کرد وتوهم تا نیفتی دسات دورگردنش وپاهات دور کمرش حلقه کردی وخودتو جسبوندی وهان یه دست روکمرت ودست دیگش روگردنت گذاش ومیبوسید وبعد ازپله ها بالا رقت وتواتاق مشترکتون رفت وواردش شد دروبست وتوروتخت انداخت وروت خیمه زد ودباره لباش رولبات کذاشت ووحشیانه مک میزد کلا نمیتونی همراهی کنی واینقد وحشیانه میبوسید ومک میزد کثه شوری خون تودهنت حس کردی واززبونت تا گردنت لیس زدوچندمارک روگردنت گذاشت وناله میکنی توهم یه هودی که جلو یه زیپ داره پوشیده بودی وهان زیپو باز کرد وبالا سینهات گازومارک زد سپس دسشو برد زیر کمرتوبندسوتینو باز کرد وسوتینتو ازت جدا کرد وسمت سینه هات حمله کرد یکی میخورد ویکی فشار میده توهم کاذت فقط ناله کردن وازسینهات دلکند ورفت سمت گوشت وگفت
هان: بیب ناله کردنت واسه کار اصلی بزار(صدای دیپ. خمار)
ولیسی به لاله گوشت زد ودوباره رفت سمت لبات وبوسید و...
- ۱۰.۰k
- ۱۸ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۹)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط