تا حالا شده دلت برای یه نفر انقدر تنگ بشه که مریض بشی ؟🌧
تا حالا شده دلت برای یه نفر انقدر تنگ بشه که مریض بشی ؟🌧 ☔ ️
آلزایمر که بگیرم؛
یادم نمی آید موهای دخترم بلند بود یا کوتاه،
پسرم سبزه بود یا سفید!
اما تو زیبا میخندیدی ☔ ️🌧
صدای باران بود و خیسی صورت من
هوای دو نفره و من و خاطراتم
قدم میزدم که نگاهم به نگاهی آشنا گره خورد
آن هم چه آشنایی
آشنایی که این همه سال محکوم به غریب شمردنش بودم
من با قول و قرار هایمان خو گرفتم و تو انگار وفادار نبودی
صدای قهقهه تان گوش فلک را کر میکرد.....
چرا با دیدنم خنده از میان لب هایت رفت؟
آن چیز براق اشک بود که در چشمانت حلقه زد؟
یعنی پس از این همه سال
جای خاطرات تو هم درد میکند ؟☔ ️🌧
آلزایمر که بگیرم؛
یادم نمی آید موهای دخترم بلند بود یا کوتاه،
پسرم سبزه بود یا سفید!
اما تو زیبا میخندیدی ☔ ️🌧
صدای باران بود و خیسی صورت من
هوای دو نفره و من و خاطراتم
قدم میزدم که نگاهم به نگاهی آشنا گره خورد
آن هم چه آشنایی
آشنایی که این همه سال محکوم به غریب شمردنش بودم
من با قول و قرار هایمان خو گرفتم و تو انگار وفادار نبودی
صدای قهقهه تان گوش فلک را کر میکرد.....
چرا با دیدنم خنده از میان لب هایت رفت؟
آن چیز براق اشک بود که در چشمانت حلقه زد؟
یعنی پس از این همه سال
جای خاطرات تو هم درد میکند ؟☔ ️🌧
۴.۰k
۱۳ خرداد ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۶۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.