خداوندا ؛
#خداوندا ؛
#بغضی دارم
پر از #خفگی
پر از #ترکیدن
پر از #سنگینیِ قطراتی که همچون سونامیِ مرگ گونه هایم را از غبار میشوید و دلم را از خفقان لبریز میکند.
#خداوندا ؛
بغضی دارم
پر از #دلتنگی
پر از #مردن
پر از مردن
که نه #میمیراندم و نه #میرهاندم .
در جنگم
در گریز از #خود
دچارِ تناقضی مرگبار میانِ #دلتنگی و #رهایی .
دچار تشویشم یا هذیانِ بیماریِ #شکستن
این #اسارتست یا ابتدایِ مرگِ #تدریجیِ تمامِ یک رویا.
گاهی #میمیرم و گاه #نفسهایم
چشمانم را
دستانم را
پاهایم را
بدنم را
یختر از کوهِ یخی میکند و اما در دلم #آتشی برپاست که تا استخوانم را میسوزاند.
#خداوندا:؛
اگر مستحقِ #آرامشم، #تمامم کن...
#بغضی دارم
پر از #خفگی
پر از #ترکیدن
پر از #سنگینیِ قطراتی که همچون سونامیِ مرگ گونه هایم را از غبار میشوید و دلم را از خفقان لبریز میکند.
#خداوندا ؛
بغضی دارم
پر از #دلتنگی
پر از #مردن
پر از مردن
که نه #میمیراندم و نه #میرهاندم .
در جنگم
در گریز از #خود
دچارِ تناقضی مرگبار میانِ #دلتنگی و #رهایی .
دچار تشویشم یا هذیانِ بیماریِ #شکستن
این #اسارتست یا ابتدایِ مرگِ #تدریجیِ تمامِ یک رویا.
گاهی #میمیرم و گاه #نفسهایم
چشمانم را
دستانم را
پاهایم را
بدنم را
یختر از کوهِ یخی میکند و اما در دلم #آتشی برپاست که تا استخوانم را میسوزاند.
#خداوندا:؛
اگر مستحقِ #آرامشم، #تمامم کن...
۲.۱k
۱۴ آبان ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.