آنچنان خسته ام
آنچنان #خسته ام
که وقتی تشنهام با چشمهای بسته
فنجان را کج میکنم و آب مینوشم
آخر اگر که چشم بگشایم
فنجانی آنجا نیست
خستهتر از آنم که راه بیفتم
تا برایِ خود چای آماده کنم
آنچنان #بیدارم
که #میبوسمت
و #نوازشت میکنم
و #سخنانت را میشنوم
و پس هر جرعه
با #تو سخن میگویم
و بیدارتر از آنم
که چشم بگشایم
و بخواهم #تو را ببینم
و ببینم
که تو #نیستی
در کنارم.
که وقتی تشنهام با چشمهای بسته
فنجان را کج میکنم و آب مینوشم
آخر اگر که چشم بگشایم
فنجانی آنجا نیست
خستهتر از آنم که راه بیفتم
تا برایِ خود چای آماده کنم
آنچنان #بیدارم
که #میبوسمت
و #نوازشت میکنم
و #سخنانت را میشنوم
و پس هر جرعه
با #تو سخن میگویم
و بیدارتر از آنم
که چشم بگشایم
و بخواهم #تو را ببینم
و ببینم
که تو #نیستی
در کنارم.
۵۴۹
۱۴ آبان ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.