از ارتفاع میترسم


از ارتفاع میترسمـ
دستانمـ را بگیر
تا بدونِ ترس
به ارتفاع دوست داشتنت برسمـ
به بلنداے خواهش...
یارے‌اَمـ ڪن
تا پرواز ڪنمـ تا اوج قله‌هاے مه‌آلود
تا گمـ شومـ در آسمان بیڪران چشمهایت

دستانمـ التماسی‌ست
قدڪشیده
لبالب از نیاز به تو و دستانت...


#دلنوشته



دیدگاه ها (۲۲)

‌به تیر غمزه صیدش ڪرد چشمـ آن ڪمان ابرو...‌

پاییز ای فصلِ برگ‌ریز ای همچو مرگخوب و رهاننده و عزیز گویم ا...

‌هرگز نمی شود که تو را دید و بعد از آنجایی نفس کشیدبه جز در ...

‌دست هایشهوای صاف سخاوت را ورق زدو مهربانی را به سمت ما کوچا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط