نسیم دانه از دوش مورچه انداخت

نسیم، دانه از دوش مورچه انداخت،

مورچه دانه را دوباره بر دوشش گرفت و رو به خدا گفت:

گاهی یادم می رود که،

هستــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی

کاش بیشــــــــــــتر نسیم بوزد!
دیدگاه ها (۵)

من زیر نگاه خـــدا قد می کشم .........واین خداست که با لبخند...

سوره عنکبوت ولئن سئلتهم من خلق السموات و الارض و سخر الشمس و...

#چالش ختم #صلواتبر #پیامبر_مهربانی ها #اللهم_صل_علی_محمدوآل_...

بوی پیراهن یوسف به وطن می آید اربعین می رود و بوی حسن می آید...

🌸 شکرگزاری امروز من: 🌸خدایا…شکرت که دوباره چشم باز کردمشکرت ...

آدمی گاه چنان در خموشی فرومی رود که زبان از او دست میشوید و ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط