my mafia
my mafia
p.⁵
ویو ات
( رفتم پایین دیدم خدمتکارا میز رو چیدن نشستم سر میز و شروع کردم به غذا خوردن غذام تموم شد میخواستم برم تو اتاق کارم یهو یادم اومد اون پسره هم هست اون تقصیری نداشت نامردی بود که زندگیش رو نابود کنم ولی خب میتونم ازش استفاده کنم رفتم توی اتاق شکنجه انگار کتکش زده بودن هرچند که من نگفته بودم )
- چرا بیهوشه
● چون دیشب شکنجش کردیم
- مگه من گفتم این کارو بکنید
● او ب.ب.ببخشید فکر کردم منظورتون اینه
- اشکال نداره
( به هوش اومده بود و داشت نگاهشون میکرد )
- خوب موقه به هوش اومدی ( رفت سمتش و دستش رو باز کرد )
- همرام بیا
+( با تعجب بهش نگاه کرد و همراهش رفت داخل عمارت و رفتن طبقه بالا و جلو در یه اتاق وایسادن )
- برو داخل میگم برات غذا و لباس بیارن فعلا استراحت کن بعدن توضیح میدم
+ باشه ( سرد )
ویو ات
( جانگ کوک رفت تو اتاقش منم رفتم تو اتاق کارم سیگار رو از کشو در آوردم و روشنش کردم و یه پک ازش گرفتم)
• ⁵ ساعت بعد •
ویو ات
( خیلی خسته بودم آخرین پرونده رو بستم و رفتم تو اتاقم خودمو روتخت پرت کردم پتوم رو بغل کردم و خوابیدم )
• یک ساعت بعد •
~ خانوم بیدار شید ناهار حاظره
- ها چی باشه الان میام ( خواب آلود )
ویو ات
( از تخت بلند شدم رفتم wc کارای مربوط رو انجام دادم و اومدم بیرون موهام رو مرتب کردم رفتم از اتاق بیرون رفتم توی اتاق جانگ کوک و در زدم اما جواب نداد رفتم داخل روی تخت دراز کشیده بود بالا تنش لخت بود دست راستش کلا تتو شده بود دقت نکرده بودم پرسینگ هم داشت واقعا هات بود همینجوری بهش خیره شده بودم کههه )
......ادامه دارد..................
شرطا
like ¹²
coment ⁷
p.⁵
ویو ات
( رفتم پایین دیدم خدمتکارا میز رو چیدن نشستم سر میز و شروع کردم به غذا خوردن غذام تموم شد میخواستم برم تو اتاق کارم یهو یادم اومد اون پسره هم هست اون تقصیری نداشت نامردی بود که زندگیش رو نابود کنم ولی خب میتونم ازش استفاده کنم رفتم توی اتاق شکنجه انگار کتکش زده بودن هرچند که من نگفته بودم )
- چرا بیهوشه
● چون دیشب شکنجش کردیم
- مگه من گفتم این کارو بکنید
● او ب.ب.ببخشید فکر کردم منظورتون اینه
- اشکال نداره
( به هوش اومده بود و داشت نگاهشون میکرد )
- خوب موقه به هوش اومدی ( رفت سمتش و دستش رو باز کرد )
- همرام بیا
+( با تعجب بهش نگاه کرد و همراهش رفت داخل عمارت و رفتن طبقه بالا و جلو در یه اتاق وایسادن )
- برو داخل میگم برات غذا و لباس بیارن فعلا استراحت کن بعدن توضیح میدم
+ باشه ( سرد )
ویو ات
( جانگ کوک رفت تو اتاقش منم رفتم تو اتاق کارم سیگار رو از کشو در آوردم و روشنش کردم و یه پک ازش گرفتم)
• ⁵ ساعت بعد •
ویو ات
( خیلی خسته بودم آخرین پرونده رو بستم و رفتم تو اتاقم خودمو روتخت پرت کردم پتوم رو بغل کردم و خوابیدم )
• یک ساعت بعد •
~ خانوم بیدار شید ناهار حاظره
- ها چی باشه الان میام ( خواب آلود )
ویو ات
( از تخت بلند شدم رفتم wc کارای مربوط رو انجام دادم و اومدم بیرون موهام رو مرتب کردم رفتم از اتاق بیرون رفتم توی اتاق جانگ کوک و در زدم اما جواب نداد رفتم داخل روی تخت دراز کشیده بود بالا تنش لخت بود دست راستش کلا تتو شده بود دقت نکرده بودم پرسینگ هم داشت واقعا هات بود همینجوری بهش خیره شده بودم کههه )
......ادامه دارد..................
شرطا
like ¹²
coment ⁷
۱۱.۹k
۱۵ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.