آخه من بچهام

*#۲۳۰) آخه من بچه‌ام*

«مریضم پسربچه ۷ساله بود. بهش می‌گم: عزیزم دردی که الان داری از ۱۰ تا چند تاست؟
گفت: ۲ تا!
گفتم واسه ۲ تا داری اینجوری گریه می‌کنی؟ گفت: آخه من بچه‌ام.»

خندیدم. به شیرین‌زبانی بچه‌ها. به طرز نگاهشان به دنیا. بعدش یک چیزی ته دلم تکان خورد. یاد عکسی افتادم که روز قبلش دیده بودم. همین عکس بالا.

بچه‌ها چیزها برایشان بزرگتر از ماست. وقتی بچه بودم خانه پدری برایم خیلی بزرگتر از الان بود. حیاط خانه حاجی آقا که رسما زمین فوتبال بود. دیوارها بلندتر بودند. حتی آدم‌ها هم بزرگتر بودند. حکما درد‌ها هم برای بچه‌ها بزرگتر و سخت‌تر از ما بزرگترهاست. بچه قصه ما درست گفته: ۲ واحد درد از ۱۰ تا برای بچه‌ها خیلی درد است. بزرگ است. گریه‌شان می‌اندازد.

دارم فکر می‌کنم به این پسربچه فلسطینی. چند واحد درد کشیده؟ ۲ تا؟ ۱۰ تا؟ ۲۰ تا یا حتی ۱۰۰۰ تا؟ حالا که راحت خوابیده ولی حکما جلادان خیلی بیشتر از سن‌ش دردش داده‌اند. همان‌هایی که در دنیایی عجیب در پارلمان کشوری که خودش را بزرگترین مدافع حقوق بشر می‌خواند ایستاده تشویقشان می‌کنند. وه که چه طنز تلخی.

کاش بچه‌ها بیشتر از ۲ تا درد نکشند. هیچ بچه‌ای. در هیچ جای دنیا...
دیدگاه ها (۱)

🔺️ویدیوی بسیار دیدنی از #اعتراض جامعه جهانی برای حضور اسرایی...

➖ قوانین نانوشته‌ای که در سطح وسیعی در حال اجراست و اجازه‌ی ...

🚩 از امام حسین بخوای☝️#اربعین_کربلا_ان_شاء_الله🤲۩؎اَلسَّلامُ...

📌 به #شهید_ابراهیم_هادی گفتند:داریم میریم ملاقات امام (ره)، ...

part1🦋صدای گریه ی بی وقفه ی نوزاد خونه رو پر کرده بود ساعت د...

♱ مجنـــــون تــــر از مــــن ♱ _ قسمت هفتم __ شروعی جدید _×...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط