عشق بی پایان من

پارت ۷:
ویو ا.ت :
امروز روز اول کنسرت بود و ما باید ساعت ۱ توی مکان مشخص شده باشیم .بلند شدم و اماده شدم . یه نیم تنه پوشیدم و یه شلوار کارگو و یه سوییشرتم روش. هارین یه هودی کوتاه پوشیده بود و یه شلوار.
ا.ت:خب واسه روز اول اماده ای؟(خنده)
هارین:بلههه ...... بیصبرانه😅
سوار ماشین شدیم و به سمت مکان مشخص شده حرکت کردیم همینکه رسیدیم چشمم خورد به هیونجین که عرق کرده بود و نفس نفس میزد و یه لباس حلقه ای پوشیده بود و موهاشم جمع کرده بود.و بسته بود . خیلی جذاب شده بود . سریع به خودم اومدم و رو کردم به هارین که دیدم زل زده به فیلیکس .
ا.ت:اهای ... بدو دیرمون میشه(اخم کوچولو)
هارین:ها ؟ اها اره بریم دیر شد .
ویو هیونجین :
بعد از تمرین رقص واسه اجرا داشتم استراحت میکردم که چشمم خورد به ا.ت . خیلی خوشگل شده بود . ولی اصلا به روی خودم نیاوردم .
بنگ چان:بچه ها برای صحنه باید برنامه ریزی کنیم که چه جوری باشه . طراح صحنه ها نیومدن (نگران)بی کی بگیم؟؟؟
سونگمین:هیونجین فکر کنم اگه به استفای جدید بگیم بتونن یه کاری کنن .
بنگ چان:اره اینجوری بهتره . فیلیکسسسس
فیلیکس :یا خدا .. بله هیونگ ؟
بنگ چان :پاشو برو پیش اون دوتا دختره و بگو واسه ی طراحی صحنه ی کنسرت برنامه ریزی کنن و صحنه رو درست کنن .
فیلیکس:من ؟ بین این همه ادم چرا من ؟😭باشه رفتم .
ای ان:اخی دلم واسش سوخت (خنده ریز)
ویو هارین:
داشتیم لباسای اجرارو نگاه میکردیم که بینشون انتخاب کنیم که دیدم فیلیکس داره میاد سمتمون .
فیلیکش:ببخشید خانما .
هارین:بله ؟
فیلیکس :الان باید شما برای صحنه ایده بدین که درستش کنن واسه اجرا .
ا.ت: ولی این کار طراح صحنه ست .
فیلیکس:درسته ولی طراح صحنه نیومده و ما هم اصلا وقت نداریم.
هارین: باشه مشکلی نیست .
فیلیکس:ممنونم و رفت .
ا.ت :هارین تاحالا تو عمرت چند بار صحته طراحی کردی که الان میگی باشه ؟(با یه قیافه خنده دار و پوکر فیس )
هارین:بابا کاری نداره که . تازو تو یذره بلدی (لبخند ضایع )
ا.ت:اره ولی نه در حدی که ......
هارین:بس کن تو میتونی منم کمکت میکنم (خنده)
ا.ت:تجب گیری افتادم من .
هارین:تازه شانس اوردی گیر من افتادی .
ا.ت:(خنده) باشه پس سریع بریم ببینیم چیکار میتونیم بکنیم .




اینم از این پارت ❤️
چطور بود ؟