نوشیدن خون قرمز
شرطا نرسید ولی گذاشتم😢
....
🩸𝐃𝐫𝐢𝐧𝐤𝐢𝐧𝐠 𝐫𝐞𝐝 𝐛𝐥𝐨𝐨𝐝🩸
(𝐏𝐚𝐫𝐭 6 )
پرش زمانی تو شرکت:
منشی: خانم ات اون شخصی که گفته بودید قراره بیاد اومدن.....
ات: بگو بیاد تو....
نا شناس: سلام....
ات: سلام بفرمایید...
ذهن ات: اوففف عجب بازو هایی داره و چقد خوشگله.... ولی به جذابیت تهیونگ نمیرسه.... اه چی میگی اصلا برای خودت کارتو بکنا....
ات: اسمتون چیه؟
جونگ کوک: من جئون جونگ کوک هستم از شرکت World ....
ات: .... پشت تلفن چرا خودتون معرفی نکردید؟
جونگ کوک: خب گفتم حضوری بهتره....
ات: خیلی خب لطفا چند دقیقه صبر کنید من همکارم هم بیاد و تا اون موقعه بفرمایید طرح هارو نگاه کنید....
جونگ کوک: ممنون....
5 دقیقه بعد:
تق تق
ات: بیا تو
ویو تهیونگ
صبح خواب مونده بودم و سریع بلند شدم و اماده شدم و به سرعت به سمت شرکت اومدم و در اتاق ات زدم .... وقتی رفتم تو اونقدر تعجب کرده بودم که نمیتونستم تکون بخورم... و بعدا متوجه شدم ات چندین بار منو صدا زد ... و بلند شد و اومد جلوم دستاشو تکون داد و بالاخره به خودم اومدم....
ات: چیشده تهیونگ؟
تهیونگ: عاااااا..... هیچی ( رفتم نشستم رو صندلی....)
جونگ کوک: تهیونگ..... بهم نگفتی بودی اینجا کار میکنی....
ات: ببینم شما دو نفر همدیگه رو میشناسید؟
جونگ کوک: بله.... من و تهیونگ برادر هستیم.... و من خبر نداشتم که همکار شماست....
ات: اوهوم..... پس تهیونگ دیشب میگفتی که برادر داری ایشون هستن؟
تهیونگ: بله ... من خودمم تعجب کردم نمیدونستم مشتری جونگ کوکه....
ات: حالا بیخیال.... اقای جئون طرحتون رو انتخاب کردید؟
جونگ کوک: بله.... من این طرح شراب قرمز رو میخوام....
ات: بله انتخاب خوبیه.... نظر تو چیه تهیونگ
تهیونگ: اره خوبه.....
ات: خب پس من سفارش میدم محصولات رو و تقریبا 5 روز طول میکشه به دستمون برسه و دیوار اتاقتون هم 2 روز وقت میخوام.... در کل 7 روز باید صبر داشته باشید....
جونگ کوک: مشکلی نیستش ممنون.... با اجازتون من مرخص بشم...
ات: بله بفرمایید از اشناییتون خوشحال شدم خدانگهدار
جونگ کوک: همچنین خدافظ....
( از اتاق رفت بیرون....)
ات: اصلا شبیه هم نبودین ( میخنده)
تهیونگ: ( میخنده).... پدرم همیشه جونگ کوک رو بیشتر از من دوست داشته.... ولی منم دوست داره
ات: عههه.... دقیقا مثل من.... ولی من مادرم اینجوریه.... وگرنه پدرم هر دوتامون رو به یک اندازه دوست داره....
تهیونگ: اونقد ها هم تفاوت نداریم ( میخنده)
ات: اره.... ( میخنده)
....
🩸𝐃𝐫𝐢𝐧𝐤𝐢𝐧𝐠 𝐫𝐞𝐝 𝐛𝐥𝐨𝐨𝐝🩸
(𝐏𝐚𝐫𝐭 6 )
پرش زمانی تو شرکت:
منشی: خانم ات اون شخصی که گفته بودید قراره بیاد اومدن.....
ات: بگو بیاد تو....
نا شناس: سلام....
ات: سلام بفرمایید...
ذهن ات: اوففف عجب بازو هایی داره و چقد خوشگله.... ولی به جذابیت تهیونگ نمیرسه.... اه چی میگی اصلا برای خودت کارتو بکنا....
ات: اسمتون چیه؟
جونگ کوک: من جئون جونگ کوک هستم از شرکت World ....
ات: .... پشت تلفن چرا خودتون معرفی نکردید؟
جونگ کوک: خب گفتم حضوری بهتره....
ات: خیلی خب لطفا چند دقیقه صبر کنید من همکارم هم بیاد و تا اون موقعه بفرمایید طرح هارو نگاه کنید....
جونگ کوک: ممنون....
5 دقیقه بعد:
تق تق
ات: بیا تو
ویو تهیونگ
صبح خواب مونده بودم و سریع بلند شدم و اماده شدم و به سرعت به سمت شرکت اومدم و در اتاق ات زدم .... وقتی رفتم تو اونقدر تعجب کرده بودم که نمیتونستم تکون بخورم... و بعدا متوجه شدم ات چندین بار منو صدا زد ... و بلند شد و اومد جلوم دستاشو تکون داد و بالاخره به خودم اومدم....
ات: چیشده تهیونگ؟
تهیونگ: عاااااا..... هیچی ( رفتم نشستم رو صندلی....)
جونگ کوک: تهیونگ..... بهم نگفتی بودی اینجا کار میکنی....
ات: ببینم شما دو نفر همدیگه رو میشناسید؟
جونگ کوک: بله.... من و تهیونگ برادر هستیم.... و من خبر نداشتم که همکار شماست....
ات: اوهوم..... پس تهیونگ دیشب میگفتی که برادر داری ایشون هستن؟
تهیونگ: بله ... من خودمم تعجب کردم نمیدونستم مشتری جونگ کوکه....
ات: حالا بیخیال.... اقای جئون طرحتون رو انتخاب کردید؟
جونگ کوک: بله.... من این طرح شراب قرمز رو میخوام....
ات: بله انتخاب خوبیه.... نظر تو چیه تهیونگ
تهیونگ: اره خوبه.....
ات: خب پس من سفارش میدم محصولات رو و تقریبا 5 روز طول میکشه به دستمون برسه و دیوار اتاقتون هم 2 روز وقت میخوام.... در کل 7 روز باید صبر داشته باشید....
جونگ کوک: مشکلی نیستش ممنون.... با اجازتون من مرخص بشم...
ات: بله بفرمایید از اشناییتون خوشحال شدم خدانگهدار
جونگ کوک: همچنین خدافظ....
( از اتاق رفت بیرون....)
ات: اصلا شبیه هم نبودین ( میخنده)
تهیونگ: ( میخنده).... پدرم همیشه جونگ کوک رو بیشتر از من دوست داشته.... ولی منم دوست داره
ات: عههه.... دقیقا مثل من.... ولی من مادرم اینجوریه.... وگرنه پدرم هر دوتامون رو به یک اندازه دوست داره....
تهیونگ: اونقد ها هم تفاوت نداریم ( میخنده)
ات: اره.... ( میخنده)
۷.۴k
۰۷ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.