آدم وقتی جوان است به پیری جور دیگری نگاه میکند فکر میک

آدم وقتی جوان است به پیری جور دیگری نگاه می‌کند. فکر می‌کند پیری یک حالت عجیب و غریبی است که به اندازه‌ی صدها کیلومتر و صدها سال از آدم دور است...!
اما وقتی به آن می‌رسد، می‌بیند هنوز همان دخترک پانزده ساله است که موهایش سفید شده، دور چشم‌هایش چین افتاده، پاهایش ضعف می‌رود و دیگر نمی‌تواند پله‌ها را سه تا یکی کند. و از همه بدتر، بار خاطره‌هاست که روی دوش آدم سنگینی می‌کند...!
#چهل_سالگی
#ناهید_طباطبایی
دیدگاه ها (۱)

دستی به سوی دوستبیا که پنجره ها را دوباره باز کنیمبهار آمده ...

با خیلیا نباید مهربون باشی.مهربونی زیاد دلو میزنه، سوتفاهم ا...

بدترین شکنجه آن است که دیگر نتوانی دوست بداری! | داستایوفسکی...

من ...با تو راه می روم و حرف می زنم ؛وز شوق ِ این محالکه دست...

_درخت باشم ... یک‌ گوشه ی این دنیای بزرگ افتاده باشم تنهای ت...

تکپارتی متیو

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط