از کوزهگری کوزه خریدم باری

از کوزه‌گری کوزه خریدم باری
آن کوزه سخن گفت ز هر اسراری
شاهی بودم که جام زرینم بود
اکنون شده‌ام کوزه هر خماری

#خیام
دیدگاه ها (۱)

چندان که نگاه می‌کنم هر سوییدر باغ روانست ز کوثر جوییصحرا چو...

هان کوزه‌گرا بپای اگر هشیاری تا چند کنی بر گل مردم خواریانگش...

تا کی غم آن خورم که دارم یا نهوین عمر به خوشدلی گذارم یا نهپ...

بنگر ز صبا دامن گل چاک شدهبلبل ز جمال گل طربناک شدهدر سایه گ...

بهار و خاکستر

بهار و خاکستر

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط