ما شقایقهای باران خورده ایم

ما شقایقهای باران خورده ایم
سیلی ناحق فراوان خورده ایم
ساقه ی احساسمان خشکیده است
زخمهاازتیغ وطوفان خورده ایم
تاچه بوده تاالان تقصیرمان
تاچه باشدبعد ازاین تقدیرمان...
دیدگاه ها (۱)

شیر هرگز سر نمیکوبد به دیوار حصارمن همان دیوانه ی دیروزم اما...

اگه عاشق باباتی بخون به نام پدرامروز برای تو نوشتم بابا واسه...

دلم درآن سوی زندگی در میان کوه های سربه فلک کشیده عاشقی جا م...

از امتداد فاصله ها آماده ام.از امتداد امواج سهمگینی که بر سا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط