بچه که بودیم باباهایمان

🚘
بچه که بودیم باباهایمان
همه پیکان داشتند یا هیلمن
خانه هایمان یکی یک خط تلفن ثابت داشت،
تازه اگر داشت!
تلویزیونها هنوز بزرگ نشده بودند
و مسابقهء اینچ بیشتر، راه نیفتاده بود...
تردمیل و جکوزی و ساید بای ساید و سولاردوم
و امثالهم هنوز متولد نشده بودند
نه اینکه اینها بد باشند ها، نه...
رفاه همیشه خوب است ولی اینطوری
کم کم فاصله ها
زیاد شد خیلی، از متر و کیلومتر گذشت،
سال نوری شد..
حالا هی کار میکنیم هی پول می دهیم
تفاوت می خریم، نه با هدف رفاه،
در واقع فاصله می خریم، مسابقه می دهیم.
قدیم زندگی یک پیاده رَوی مفرح جمعی بود،
حالا اما ده هزار متر با مانع است... بدو رفیق بدو!..
.
محسن_باقرلو
دیدگاه ها (۷)

🌊 جایی خوندم :Your Diet Is Not Only What You Eat ,It’s What ...

...در این زندگی از همه چیز می توان چشم پوشید.چشم پوشیدن...فر...

کاش میشد جزئی کوچک از تو باشم!به اندازه‌یِ تکه کاغذی که رویش...

.به چه می اندیشی؟نگرانی بیجاست...عشق اینجا و خدا هم اینجاست....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط