ای کاش دلت از تب و از تاب نیفتد
ای کاش دلت از تب و از تاب نیفتد
شب، ابرسیه بر رخ مهتاب نیفتد
گفتی که مگو از لب و ازبوسه عزیزم
لب گـاز مزن تا دهنم آب نیفتد
شب، ابرسیه بر رخ مهتاب نیفتد
گفتی که مگو از لب و ازبوسه عزیزم
لب گـاز مزن تا دهنم آب نیفتد
۴۲۹
۱۷ مرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.