باز باران با ترانه با گهر های فراوان :)
#گناهکار
پارت اخر
دوروزی بود که دخترک بیچاره بدن بیجانش متصل به تخت بود و دستگاه ها راه نفس کشیدنش
مادر بیچاره ی دختر از پشت شیشه ی بیگناه را نگاه میکرد
هیچکس به جی وو برادر دوقلوی دخترک نگفت که خواهرش در کما است و دارد با مرگ دست و پنجه نرم میکند چون میدونستند برادرش تاقط شنیدن را ندارد
شاید هیچکس حتی سوجین هم نداند که جی وو چقدر خواهرش را دوست دارد ...
چندی گذشت که پرستار ها به سرعت وارد اتاق دخترک شدند
تهیونگ با نگرانی فراوان اتاق را نگاه میکرد اما پرده ها را کشیده بودند بلاخره دکتر با سری پایین به سمت خانواده ی کیم امد و گفت :
اقای کیم ! خانم کیم ! متاسفم غم اخرتون باشه قلبش نتونست تاغت بیاره
دکتر به پرستار ها تاریخ مرگ را اعلان کرد و بعد ان مکان را ترک کرد
______________________________
پرش زمانی به دوروز بعد
مرد بزرگ کنار قبر کوچک دخترک نشست
دست گلی از رز سیاه روی سنگ قبر گزاشت و روی ان را به ارامی بوسید
تهیونگ : بابایی اونجا جات راحته ؟
سردت نیست ؟
دلت تنگ نمیشه برا مامانی ؟
مراقب خودت هستی ؟ .
این سنگ قبر سرد جایگزین خوبی برای گونه های گرم و شیرینت نیست !
متاسفم بابت همه چیز
مرد بزرگ بعد از کامل کردن جمله اش تیغ را به ارامی روی رگش کشید پس از مدتی پیش دخترکش رفت
پارت اخر
دوروزی بود که دخترک بیچاره بدن بیجانش متصل به تخت بود و دستگاه ها راه نفس کشیدنش
مادر بیچاره ی دختر از پشت شیشه ی بیگناه را نگاه میکرد
هیچکس به جی وو برادر دوقلوی دخترک نگفت که خواهرش در کما است و دارد با مرگ دست و پنجه نرم میکند چون میدونستند برادرش تاقط شنیدن را ندارد
شاید هیچکس حتی سوجین هم نداند که جی وو چقدر خواهرش را دوست دارد ...
چندی گذشت که پرستار ها به سرعت وارد اتاق دخترک شدند
تهیونگ با نگرانی فراوان اتاق را نگاه میکرد اما پرده ها را کشیده بودند بلاخره دکتر با سری پایین به سمت خانواده ی کیم امد و گفت :
اقای کیم ! خانم کیم ! متاسفم غم اخرتون باشه قلبش نتونست تاغت بیاره
دکتر به پرستار ها تاریخ مرگ را اعلان کرد و بعد ان مکان را ترک کرد
______________________________
پرش زمانی به دوروز بعد
مرد بزرگ کنار قبر کوچک دخترک نشست
دست گلی از رز سیاه روی سنگ قبر گزاشت و روی ان را به ارامی بوسید
تهیونگ : بابایی اونجا جات راحته ؟
سردت نیست ؟
دلت تنگ نمیشه برا مامانی ؟
مراقب خودت هستی ؟ .
این سنگ قبر سرد جایگزین خوبی برای گونه های گرم و شیرینت نیست !
متاسفم بابت همه چیز
مرد بزرگ بعد از کامل کردن جمله اش تیغ را به ارامی روی رگش کشید پس از مدتی پیش دخترکش رفت
۶.۸k
۱۱ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.