.
.
حال مرا از من بیمار پرس
از شب و خاکستر سیگار پرس
از سر شب تا به سحر سوختن
حادثه را از دو سه سر سوختن
خانه خرابی من از دست توست
آخر هر راه به بن بست توست
چک چک خون را به دلم ریختم
شعر چه کردی که به هم ریختم ؟
.
گاه شقایق تر از انسان شدی
روح ترک خورده ی کاشان شدی
شعر تو بودی که پس از فصل سرد
هیچ کسی شک به زمستان نکرد
زلزله ها کار فروغ است و بس ؟
.
هر چه که بستند دروغ است و بس
.
حال مرا از من بیمار پرس
از شب و خاکستر سیگار پرس
از سر شب تا به سحر سوختن
حادثه را از دو سه سر سوختن
خانه خرابی من از دست توست
آخر هر راه به بن بست توست
چک چک خون را به دلم ریختم
شعر چه کردی که به هم ریختم ؟
.
گاه شقایق تر از انسان شدی
روح ترک خورده ی کاشان شدی
شعر تو بودی که پس از فصل سرد
هیچ کسی شک به زمستان نکرد
زلزله ها کار فروغ است و بس ؟
.
هر چه که بستند دروغ است و بس
.
۳.۲k
۱۴ شهریور ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.