حال مرا از من بیمار پرس

.
حال مرا از من بیمار پرس

از شب و خاکستر سیگار پرس

از سر شب تا به سحر سوختن

حادثه را از دو سه سر سوختن

خانه خرابی من از دست توست

آخر هر راه به بن بست توست

چک چک خون را به دلم ریختم

شعر چه کردی که به هم ریختم ؟
.
گاه شقایق تر از انسان شدی

روح ترک خورده ی کاشان شدی

شعر تو بودی که پس از فصل سرد

هیچ کسی شک به زمستان نکرد

زلزله ها کار فروغ است و بس ؟
.
هر چه که بستند دروغ است و بس
.
دیدگاه ها (۱)

.بچه ام عاشق ِ چشم ِ شکلاتی شده امپا زمیـــن کوب ِ لب ِ آ...

...دختر ِ #سعدی! هلاک ِ بوسه ای شیرازی امآنقدر مســـــــتم ک...

راهِ کجپا کج و دست #کج و #قبله کج و راه کج استساربان از بدِ ...

#روزی دو سه بار، هفته ای نهصد بار!ماهی سه هزار سال! سالی... ...

محمد ویسی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط