پارت19
که وقتی کارای حواسش نبود یکی با میله اومد و محکم زد تو سر کارای و کارای افتاد
بچه ها اصلی دارک نایت :کارایییییییییییییییی
کارای:زهرمار*اروم
و پاشد نشست
کارای:آخ آخ بدجور زدیا ولی این سری منم که میزنم😈
کارای آروم آروم پاشد میله و چوبی که پشت سرش بود رو برداشت
کارای:باکوگو بیا
باکوگو رف
کارای:منو کول کن
باکوگو:ام....
کارای:حرف نزن کولم کن
باکوگو کولش کرد و کارای نشست رو گردنش
کارای :حالا بدو
باکوگو که فهمید حرکت خفنشونو میخواد بزنه دویید
و کارای چون قدش بلند شده بود با چوب و میله میزند تو سر اونا😂
کارای داشت میخندید باکوگو منفجر میشد بقیه هم با وات د فاخ نگاشون میکردن مایکی چشاش داشت در میومد😂کانا هم یه دفعه جر خورد
کانا: جررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررر کارای این دیگه چیه😂
کارای با خنده:این حرکت یه که من ساختم و قراره از این به بعد با باکوگو اجراش کنیم😂
کانا:عالیه😔😂
کارای همینجوری داشت با میله و چوب همرو به چوخ میداد که داد زد:در بیاد چش همه حسوداااا یه معاون دارم شا نداره به کس کسونش نمیدم به همه کسونش نمیدم قد داره اندازه تیربرق میشینم روش میدم به چوخ هرکیو که بیاد جلوم😂
وقتی تموم شد کانا دست زد و گفت: براوو براوو خواهر هنرمندم😂
همه داشتن منفجر میشدن
باکوگو:حالا میشد روی اون تیربرق تاکید نکنی؟😐
کارای:باکا اینقد ازت تو شعرم تعریف کردم تو رو تیر برق گیر کردی کره خر؟😐
باکوگو:باشه بابا😂
کارای:خب تمومه بیاید بریم خونمون
کانا:کارای خون ریزی داری
کارای:به تخم نداشتم عزیزم🙂
دراکن داشت فشار میخورد که چطوری با یه چاقو داشت میمرد این ده تا خورده نمیمیره 😂
کارای:دراکن کون فیشار نخور پیش میاد بدن من چون عادت کرده واکنش خاصی نشون نمیده خودتو ناراحت نکن
دراکن:هوم😒🙄
کارای:ناراحت نشو دیگه دراکن کون قول میدم همه گشنگیای مایکی کون رو خودم رفع کنم و غذا بخرم براش تو فقط قهر نکن🥺
دراکن:عیوللللللل دیگه از دست مایکی خلاص شدمممم دیگه پولاک هدرنمیرههههههه خدایاشکرت خدایا هزار مرتبه شکرت آی لاو یو کامی😂😂
کارای:خب دیگه مبارکه پاشید جم کنیم بریم تو
بچه ها اصلی دارک نایت :کارایییییییییییییییی
کارای:زهرمار*اروم
و پاشد نشست
کارای:آخ آخ بدجور زدیا ولی این سری منم که میزنم😈
کارای آروم آروم پاشد میله و چوبی که پشت سرش بود رو برداشت
کارای:باکوگو بیا
باکوگو رف
کارای:منو کول کن
باکوگو:ام....
کارای:حرف نزن کولم کن
باکوگو کولش کرد و کارای نشست رو گردنش
کارای :حالا بدو
باکوگو که فهمید حرکت خفنشونو میخواد بزنه دویید
و کارای چون قدش بلند شده بود با چوب و میله میزند تو سر اونا😂
کارای داشت میخندید باکوگو منفجر میشد بقیه هم با وات د فاخ نگاشون میکردن مایکی چشاش داشت در میومد😂کانا هم یه دفعه جر خورد
کانا: جررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررر کارای این دیگه چیه😂
کارای با خنده:این حرکت یه که من ساختم و قراره از این به بعد با باکوگو اجراش کنیم😂
کانا:عالیه😔😂
کارای همینجوری داشت با میله و چوب همرو به چوخ میداد که داد زد:در بیاد چش همه حسوداااا یه معاون دارم شا نداره به کس کسونش نمیدم به همه کسونش نمیدم قد داره اندازه تیربرق میشینم روش میدم به چوخ هرکیو که بیاد جلوم😂
وقتی تموم شد کانا دست زد و گفت: براوو براوو خواهر هنرمندم😂
همه داشتن منفجر میشدن
باکوگو:حالا میشد روی اون تیربرق تاکید نکنی؟😐
کارای:باکا اینقد ازت تو شعرم تعریف کردم تو رو تیر برق گیر کردی کره خر؟😐
باکوگو:باشه بابا😂
کارای:خب تمومه بیاید بریم خونمون
کانا:کارای خون ریزی داری
کارای:به تخم نداشتم عزیزم🙂
دراکن داشت فشار میخورد که چطوری با یه چاقو داشت میمرد این ده تا خورده نمیمیره 😂
کارای:دراکن کون فیشار نخور پیش میاد بدن من چون عادت کرده واکنش خاصی نشون نمیده خودتو ناراحت نکن
دراکن:هوم😒🙄
کارای:ناراحت نشو دیگه دراکن کون قول میدم همه گشنگیای مایکی کون رو خودم رفع کنم و غذا بخرم براش تو فقط قهر نکن🥺
دراکن:عیوللللللل دیگه از دست مایکی خلاص شدمممم دیگه پولاک هدرنمیرههههههه خدایاشکرت خدایا هزار مرتبه شکرت آی لاو یو کامی😂😂
کارای:خب دیگه مبارکه پاشید جم کنیم بریم تو
۱.۸k
۳۱ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.