تا صبحدم به یاد تو شب را قدم زدم

تا صبحدم به یاد تو شب را قدم زدم
#آتش‌گرفتم از تو و در صبحدم زدم

با آسمان مفاخره کردیــــــــم تا سحر
او از ستاره دم زد و من از تو دم زدم

#حسین_منزوی
دیدگاه ها (۱۲)

🍃 🌺 🍃 از پشت تریبونِ دلم #عشـق چـنین گفتمحبوب تو #زیباست،#قش...

✨ ✨ ✨ ✨ ✨ ✨ دیـگران در تـب و تـاب شب عیـدنـد ولـی ...مثـل یـ...

#منتو را #دیدم و آرام به #خاک افتادمو از آن روز که در بند تو...

❤ ️کاش #آدم_هاشبیه درختهای #خرمالو بودندکه در #پاییز #برگ ها...

با آسمان مفاخره کردیم تا سحراو از ستاره دم زد و من از تو دم ...

قایق شدم تو دریاها، با بادبونِ تنهاسراغتو گرفتم از موجای سبز...

برادرای هایتانی پارت ۴

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط