من

#من
تو را #دیدم و آرام به #خاک افتادم
و از آن روز که در بند توام #آزادم🍁 ❤ ️
دیدگاه ها (۲)

تا صبحدم به یاد تو شب را قدم زدم#آتش‌گرفتم از تو و در صبحدم ...

🍃 🌺 🍃 از پشت تریبونِ دلم #عشـق چـنین گفتمحبوب تو #زیباست،#قش...

❤ ️کاش #آدم_هاشبیه درختهای #خرمالو بودندکه در #پاییز #برگ ها...

ﭼﻘــﺪﺭ....#ﺷـــﺐ #ﺍﺿﺎﻓﻪ ﻣﯽ ﺁﯾـــﺪﻭﻗﺘـــﯽ... #تنهایی....!!

🌱🍒بارها میوه ی ممنوعه تعارف شد و منیادِ چشمانِ تو وُ سیبِ لب...

من از آن روز که در بند توام آزادم یا حجة بن الحسن 🥺❤️

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط