پارت

پارت۳
وقتی رسیدم خونه داداشام از عصبانیت سرخ شده بودم داشتم از ترس میریدم به خودم(وای جررررررر) که داداش شوگا اومد جلو و بهم یه سیلی محکم زد جوری که لبم پاره شد
شوگا. کدوم گوری بودی دختره ی عوضی(عربده بلند)
داداش توضیح میدم من..
جین. خفه شو دختره هر*زه تو باید ادب شی گمشو تو اتاق شکنجه ببینم
نه داداش گوش کنید(بغض)
کوک. گفتیم گمشو
ویو هانول:
بردنم اتاق شکنجه تا سر حد مرگ کتکم زدن بیهوش شده بودم وقتی بهوش اومدم دیدم هنوز اونجام نمیتونستم بلند شم کشون کشون رفتم اتاق خودن و بعد حموم لباس پوشیدم و زدم زیر گریه آخه چرا مگه من چیکار کردم که اینطوری میکنن چرا قضاوتم میکنن دیگه طاقت ندارم میخوام راحت شم اما یه دفعه صدای در اومد
ویو نامی:
فکر کنم یکم تند رفتیم شاید از عمد دیر نیومده بود باید برم ازش بپرسم رفتم در زدم
نامی. هانول میخوام بیام تو
بفرمایید داداش
نامجون اومد تو و کنار هانول رو تخت نشست
نامی. هانول یه سوال ازت میپرسم قول بده راستشو بگی
چشم داداش
نامی. دقیقا چیشد که دیر اومدی راستشو باید بگی و گرنه من میدونم و تو
چشم. (ماجرا رو تعریف میکنه)
نامی چی چرا زود تر نگفتی
مگه شما گذاشتین چیزی بگم( بغض شدید و اشک)
نامی خیلی خب متاسفم ببخشید زود قضاوت کردیم
مهم نیست داداش ناراحت نشید(بغض)
نامی خیلی خب من دیگه میرم
بفرمایید.

لطفا حمایت کنید.
دیدگاه ها (۹)

کاش براتون مهم بودم

کاش براتون مهم بودم

کاش براتون مهم بودم

کاش براتون مهم بودم

پارت ۷ویو کوک:فلش بک به ۲ ماه پیش چند وقت پیش یکی از نگهبانا...

کاش براتون مهم بودم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط