از جسمم بیرون اومدم و کنارِ خودم نشستم. دست روی صورتم کشی
از جسمم بیرون اومدم و کنارِ خودم نشستم. دست روی صورتم کشیدم و دمِ گوشم به خودم گفتم "طاقت بیار. طاقت بیار."
دستای خودم رو گرفتم و آروم گفتم "این بار یه فکری میکنیم"
آه از این قوانین. آه از این چهارچوب ها. آه و آه و آه.
لعنت به این حرف های کشنده. لعنت بهشون که مثلِ حصارِ محکم دورِ زندگیو می گیرن و نمیذارن پرواز کنیم.
لعنت بهشون.
لعننتنتتتتتتتت
لع..
لعنت.
"لعنت"
...
#تدی
#deep_feeling
دستای خودم رو گرفتم و آروم گفتم "این بار یه فکری میکنیم"
آه از این قوانین. آه از این چهارچوب ها. آه و آه و آه.
لعنت به این حرف های کشنده. لعنت بهشون که مثلِ حصارِ محکم دورِ زندگیو می گیرن و نمیذارن پرواز کنیم.
لعنت بهشون.
لعننتنتتتتتتتت
لع..
لعنت.
"لعنت"
...
#تدی
#deep_feeling
۱.۳k
۲۲ فروردین ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.