باز امشب در سرم حال و هوائی دیگر است

باز امشب در سرم حال و هوائی دیگر است
ساز طبعم کوک آهنگ نوائی دیگر است

شاعران رفتند گیلاس غزلها ته کشید
طعمِ گیلاس مرا شهدِ شرابی دیگر است

هاتف غیبی ندارد میلِ ذوقِ طالبم
رغبتِ مارا سروشِ بار گاهی دیگر است

مدعّی را گو گدای به به و چه چه نیم
حسِِِّ احسانِِِِِِِِِِ مرا نذر و نیازی دیگر است

عشق می داند و من میدانم و ، ای وای من
هر که می داند نگوید ،اشتباهی دیگر است

نیمه شب ارزانیِ خفاش و جغد و شب پره
نیمه گاه پر ، همیشه صبحگاهی دیگر است
...


#عاشقانه_های_پاک #عاشقانه #عشق
دیدگاه ها (۶)

امشب         دریاها سیاه اندباد زمزمه گر                 سیا...

باز هم لای خاطره های من زنگاری به اجبار بازی می کند . باز هم...

#پرتقالیک روز و دو ساعت ودوازده دقیقهغیبت کبری کرده اینبودنت...

#پرتقالمیان تمام میوه ها از پرتقال خوشم می ایدنه که بویش لذت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط