باز هم لای خاطره های من

باز هم لای خاطره های من
زنگاری به اجبار بازی می کند .
باز هم راه رویاهای مرا
ته مانده های آواز دوره گردی می شوراند .
بازهم میوه های شعر های کودکانه ام را
کسی با گلابی گندیده اش عوض می کند .
می خواستم بوی نا نگیرد -
خاطره های قدیمی به یاد ماندنی ام .
می خواستم از یادم نرود
راه رویاهای شیرینم
و میخواستم بی بار نشود
درخت میوه های شعر های کودکانه ام .
اما کسی گویا دلش به حال من نمی سوزد و
چوبهای درخت را می سوزاند .
راه عبورم را گلی می کند و ...

#عاشقانه_های_پاک #عاشقانه #عشق
دیدگاه ها (۱)

رسالت من از عشق می آید تا در اتاق سایه روشنم گرفتار خودبینی ...

کاش میشد که در این قرن عجیبهمه بودند به خوش بویی سیبسیب یعنی...

امشب         دریاها سیاه اندباد زمزمه گر                 سیا...

باز امشب در سرم حال و هوائی دیگر استساز طبعم کوک آهنگ نوائی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط