باز زودتر از شب

.
باز زودتر از شب
خیال تو رسید؛
و بی خوابم کرد
و مرا در سیاه چال
خاطراتت به بند کشید..
یادت هست که چه می گویم؟
اصلا مرا یادت هست؟
حق داری!!
دیگر من هم نمی شناسمت
تو همان غریبه ای هستی،
که فقط نامش را می دانم...
دیدگاه ها (۱۰)

ﺩﻟــــﻢ ﺑﺮﺍﯾــــﺖ ﺗنـــــﮓ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ … ﺗﻨـــــﮓ ﮐـــــ...

ﻓـﮑﺮ ﻧـﮑﻦ ﮐﻪ ﻓـﺮﺍﻣـﻮﺷﺖ ﮐـﺮﺩﻩ ﺍﻡﻳـﺎ ﺩﻳـﮕﺮ ﺩﻭﺳـﺘﺖ ﻧـﺪﺍﺭﻡ !ﻧــﻪ...

گاهی سکوت میکنی !چون اینقدر رنجیدی که نمیخوای حرف بزنی ...گا...

ای زندگی! برداردست از امتحانم...چیزی نه میدانم، نه میخواهم ب...

🌱🍒این شعرا را برایت به یادگار می گذارم        دلی نوجوان را ...

مادر نامت را که می نویسمقلم می لرزددل می لرزدجهان آرام می شو...

You must love me... P9

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط