.باز زودتر از شبخیال تو رسید؛ و بی خوابم کردو مرا در سیاه چالخاطراتت به بند کشید.. یادت هست که چه می گویم؟اصلا مرا یادت هست؟حق داری!!دیگر من هم نمی شناسمتتو همان غریبه ای هستی،که فقط نامش را می دانم...